سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

پرونده هسته ای ایران

دکتر مجتبی اصغری

بزرگ‌ترین سیاستمداران و نخبگان پشت‌پرده صهیونیست‌ها هر ساله در اجلاس هرتزلیا گردهم می‌آیند تا برای آینده دولت بی‌سرزمین اسرائیل برنامه‌ریزی کنند. در اجلاس امسال یکی از مهم‌ترین بحث‌های مطرح شده پیرامون توافق احتمالی غرب با ایران بود. کارشناسان حوزه ایران در آخرین روز از چهاردهمین کنفرانس هرتزلیا به گفت‌و‌گو و شبیه‌سازی تاثیرات جهانی و منطقه‌ای ناشی از توافق هسته‌ای با ایران پرداختند.

در این باره چند نکته جالب توجه وجود داشت.نخست آنکه نخبگان صهیونیست تاکید داشتند «برنامه هسته‌ای» ایران و داستان‌پردازی پیرامون مخاطرات نظامی آن بهانه‌ای بیش نیست. دوم آشکارا این مساله مطرح شد که توافق هسته‌ای نباید مانعی بر سر اقدام مقتضی آمریکا و غرب ضد ایران حتی در صورت عدم ‌تخطی از اصول توافق‌هسته‌ای باشد! سوم از آمریکا خواسته شد در ذیل توافق هسته‌ای این موضوع را به صورت حقوقی تبیین کند که امکان انجام «رفتارهای نامناسب» به ایران داده نخواهد شد.

به نظر می‌رسد مهم‌ترین خواسته صهیونیست‌ها از «توافق هسته‌ای» غرب با ایران، جرم‌انگاری فعالیت‌های سیاسی- نظامی ایران در غرب آسیا به عنوان ابرقدرتی با دامنه نفوذ بالا در ذیل عناوین ظاهری «مخاطرات برنامه هسته‌ای» باشد. بویژه اینکه در کنفرانس مذکور بیشترین دعاوی ضد حضور ایران در سوریه، لبنان، عراق و در ذیل دفاع از عربستان سعودی بیان شده است! واضح است که اسرائیل از ما بیش از حد تصورمان می‌ترسد! به همین جهت غرب به سرکردگی آمریکا درحال تلاش است در ذیل امضای توافق هسته‌ای با ایران عملا «ضمانتنامه» دوام سیاسی اسرائیل در خاورمیانه را با گروکشی اقتصادی به چنگ آورد و مرهمی بر زهره ترک‌برداشته یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی بگذارد.

به‌رغم فضاسازی‌های رسانه‌ای غیرواقعی اجرا شده از سوی هر دو طرف که با ژست دور بودن از فضای توافق، مدیریت شده احتمال دستیابی به توافق‌نهایی بالاست. به‌نظر می‌رسد تلاش‌ها برای مدیریت فضای گفتمانی جوامع هدف به سمت اختفای حداکثری متون توافقات و مذاکرات حرکت داده شده است تا تعبیر «مال‌باخته» همچون دور اول تهیه پیش‌نویس و امضای توافقنامه ژنو به ظریف و دوستان نچسبد و این بار سهمی از موفقیت اشتون و کری، دست‌کم در ظاهر نصیب تیم ایرانی شود! هر چند وحدت‌رویه در فضاگزینی تزویر‌آمیز رسانه‌ای در برابر ملت ایران حقیقتا نامطبوع تلقی می‌شود اما با احتساب قریب‌الوقوع‌ بودن امضای متن حقوقی تنظیم شده از سوی 1+5 لازم است مخاطرات احتمالی پیش روی کشور را بررسی کنیم:

1- مهم‌ترین اتفاق ممکن پس از امضای توافقنامه نهایی این است که امتیاز بدهیم و تحریم‌ها لغو نشود! یک گردش کوچک در اخبار پیرامون چانه‌زنی‌های دوطرف آشکار می‌سازد که این موضوع هم‌اکنون جدی است. اما موضوع خطرناک‌تر این است که همان برنامه زمانبندی‌شده لغو پلکانی تحریم‌ها نیز به واسطه امضای یک متن ضعیف حقوقی برای کشورمان تبدیل به وجه ضمانی خطرناک با موضوع بحث‌های جدیدتر سیاسی، نظامی و حتی حقوق‌بشری شود. اینجا صحبت از مخاطرات حقوقی مشابه توافقنامه ژنو است که بندبند آن دارای اشکالات حقوقی سنگین و الزام‌آور برای کشورمان بود. هر چند ممکن است در ظاهر صراحتا چنین مواردی ذکر نشود اما این بازی‌ای نیست که آمریکا به سادگی از آن پا پس بکشد. راه‌حل این مشکل تبیین دقیق «نقطه برگشت‌پذیری» یا «خیارات فسخ» است. «خیار فسخ» اصطلاحی در فقه و حقوق به معنای حق برهم ‌زدن یکجانبه قرارداد است. موضوعی که در توافقنامه ژنو ناباورانه در نظر گرفته نشده بود و تنها روی 6 ماهه بودن زمان توافق مانور رسانه‌ای داده می‌شد.

2- متوقف شویم و زمان و حاکمیت ملی بر منافع‌مان را باهم از دست بدهیم! به خطر افتادن «حاکمیت ملی» دومین خطری است که به واسطه امضای متن الزام‌آور توافق‌نهایی ممکن است دامنگیر ایرانیان شود. به این معنا که هر بخش از توافق مذکور به واسطه امضای چندین و چند کشور در حکم یک «سند بین‌المللی» خواهد بود. پس تنظیم آن به‌گونه‌ای که «اختیارات حاکمیتی» کشور را ملزم به صلاحدید جهانی نکند، بسیار مهم است. این موضوع زمانی مهم‌تر می‌شود که بدانیم هم‌اکنون به‌واسطه واگذاری بخش قابل‌توجهی از اختیارات ملی در حوزه انرژی هسته‌ای به کنسرسیوم کشورهای طرف مذاکره، علاوه بر فریز داشته‌هایمان، «حاکمیت زمانی» را هم از دست داده‌ایم. حال هر اندازه در تنظیم «برنامه زمانی توافق‌نهایی» گشاده‌دستی به خرج دهیم به همان میزان مرزهای حاکمیت ملی را به مخاطره انداخته‌ایم.

3- همان شود که صهیونیست‌ها «برگشت‌ناپذیری» برنامه هسته‌ای ایران می‌نامندش! پس مهم است که چه ضمانی می‌گیریم و چه ضمانتی می‌دهیم! خسّت در فضای بین‌الملل قانونی کلی است که ضامن حفظ مرزهای حاکمیتی است. 5 سال فریز برنامه هسته‌ای صنعتی کشور برابری می‌کند با 10 سال استهلاک فنی و عقب‌افتادن از علم روز جهان در فضایی که کشورهای پیشرفته برای ساعت به ساعت آن برنامه‌ریزی می‌کنند. خلاصه! بد نیست از تجربیات تاریخی گذشته درس بگیریم و فراموش نکنیم کشور در حال توسعه ایران با هزاران برنامه اقتصادی لنگ‌مانده به جهت کمبود بودجه، میلیون‌ها دلار هزینه کرد تا کارخانه تبدیل ذخیره اورانیوم کشور به اکسید را به حکم همین چند کشور طرف مذاکره از خارج وارد کند! اینها کلاه‌های گشادی بود که تنها به واسطه امضای «پیش‌نویس توافق نهایی» بر سر دولت و ملت رفت! ترک خطر احتمالی وجوب عقلانی دارد! مروری بر گذشته نشان می‌دهد تلاش‌های زیادی برای موفقیت گفتمانی دوستان آمریکا در ایران در ذیل توافقات هسته‌ای اخیر و قدیمی انجام گرفته است. دخالت‌دادن مجلس شورای اسلامی در توافق‌نهایی و منوط کردن پذیرش آن به جلب‌نظر دوقوه به جای امضای تنها «یک وزیر»، علاوه بر تثبیت فضای حاکمیتی کشور در عرصه سیاست بین‌الملل، قدرت ساختاری نظام مقتدر جمهوری اسلامی را به رخ جهانیان خواهد کشید. چرا که ضعفا با نقض سیستماتیک پایه‌های مردم‌سالاری، همواره به دنبال نجات‌دهنده‌ای بین‌المللی دربه‌در نظامات دیگرانند و عقلا با تکیه بر قدرت درونی، وزن تصمیمات داخلی را از فضای حزبی به سمت گرایشات ملی هدایت می‌کنند. به این ترتیب در صورت حرکت غرب به سمت تغییر مناسبات بین‌المللی به‌دنبال امضای توافق‌نهایی با ایران، پروسه خروج دولت از توافق نیز تضمین خواهد شد. چرا که نمایندگان ملت و دولت با دقت‌نظر در رفتار و گفتار غربی‌ها خواهند توانست در مسیر تعامل یا نقض توافق قدم بردارند. فراموش نکنیم! کشورهای ضعیف و بی‌بنیه «اصالت» را به قوانین بین‌المللی می‌دهند و همچون دکتر سریع القلم نسخه پیروی از غرب را در همه حال شفابخش می‌خوانند و آنها که ذاتا از دیسیپلین قدرت برخوردارند در عین وابستگی به دیگران، خود را واضع و داور بین‌المللی خطاب می‌کنند. شاه‌کلید خطاب کردن پی‌درپی 6 کشور طرف مذاکره با عبارت ثابت «جامعه بین‌الملل» در تعابیر رسانه‌ای دستگاه خبری غرب نیز همین است. پس مذاکره‌کننده محترم! لطفا اصالت را به حاکمیت ملی بدهید نه نظامات فرضی و غیر‌الزام‌آور قراردادی!



  

عزیزم ببخشید: انتقاد بکنم یا نکنم؟
روحانی مچکریم: انتقاد بکن.
ـ با شناسنامه انتقاد کنم یا کارت ملی؟
ـ شناسنامه
ـ شناسنامه عکسدار باشه یا بدون عکس؟
ـ عکسدار
ـ المثنی باشه یا اصل باشه؟
ـ اصل
ـ از این جدیدا باشه یا از اون قدیمیا؟
ـ جدیدا
ـ از مسایل خارجی انتقاد کنم یا داخلی؟
ـ داخلی
ـ انتقادم سازنده باشه یا تند؟
ـ سازنده
ـ از مسایل اقتصادی باشه یا فرهنگی؟
ـ اقتصادی
ـ از افزایش روز افزون قیمت ها بگم یا از عدم افزایش یارانه مرحله دوم؟
ـ !!!
ـ از شناسایی 10 میلیون مفرح جامعه بگم یا از تاکید بر انصراف از یارانه؟
ـ !!!
ـ از نحوه شناسایی این 10 میلیون بگم یا از قطع نشدن یارانه این 10 میلیون؟
ـ !!!
ـ از تورم بالا بگم یا از افزایش قیمت حامل های انرژی؟
ـ !!!
ـ از افزایش قیمت بنزین بگم یا از افزایش قیمت خودرو؟
ـ !!! اصلا میخوای از مسایل فرهنگی انتقاد کن.
ـ از دفن سگ های زرد در قطعه هنرمندان بگم یا از ارزش پیدا کردن بی ارزش ها؟
ـ !!!
ـ از عدم فرق هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بگم یا بها دادن به هنرمندان خاص!!!؟
ـ !!!
ـ از مهمونی کاخ سعدآباد بگم یا سکوت دربرابر بی احترامی به ارزش ها؟
ـ !!! … ول کن چایی بیار.
ـ چایی کم رنگ باشه یا پررنگ؟

 

عزیزم ببخشید


  

مسجد

http://blog.khanetarrahan.ir/post/117  :منبع


  
 
حراجی
 
حراج واقعی؛ بعلت تغییر شغل: «یک دستگاه رآکتور آب سنگین در حد نو متعلق به یک خانم دکتر و تعدادی سانتریفیوژ و کلیه وسایل آزمایشگاه های غنی سازی [آک!؛ پلمپ شده با بسته بندی روز یورو6 اروپا] به بالاترین قیمت پیشنهادی فروخته می شود. جهت خرید به سایت «www.BordBord.com» مراجعه نمایید.
 
جشن ها و مراسم
 
 کاخ موزه سعد آباد با سالنها و باغهای مجلل آماده پذیرایی از مجالس و جشن های شما نمی باشد؛ لطفا اصرار نکنید
 
 جناب آقای «خوشگل سخن»؛ بدینوسیله از شما دعوت می شود در مناظره ای با موضوع «محیط زیست هسته ای و تأثیر نظامی سیاست اقتصاد فرهنگی در اجتماع هنری عصر پهلوی از دیدگاه جامعه شناسی مدرن قرون وسطی» شرکت نمایید. «جمعی از طرفداران پر وپا قرص برنامه های مفرح شما»
 
خریدار لوازم خانگی
 
 بهترین خریدار سبد کالا و یارانه نقدی شما هستیم «نادم منصرفیان»
 
 خاطرات و خواب های شما را خریداریم. «انتشارات خاطره»
 
تبریک و تسلیت
 
 «انّا لله و انّا الیه راجعون»؛ جناب آقای «متهم آبرودار!»، درگذشت آخرین شاکی پرونده کیفریتان را در اثر طولانی شدن زمان دادرسی، تبریک می گوییم! «دوستان خاص»
 
 «بازگشت امید و رونق اقتصادی به تولید و کشاورزی کشور را تبریک می گوییم» «جمعی از برنج کاران هندی»
 
دعوت به همکاری
 
 به تعدادی افراد معتدل و فاقد هرگونه جهت گیری خاص سیاسی، مذهبی، فرهنگی و ... ،جهت ریاست دانشگاه های دولتی و آزاد نیازمندیم.
 
 فرزند بیشتر، کارمند بیشتر. سازمان مبارزه با رانت خواری [پاکدست و پسران]
 
فروش لوازم التدبیر
 
 یک عدد قلم سریع المطلب فعال در عرصه مطبوعات به بالاترین پیشنهاد فروخته (یا اجاره داده) خواهد شد.
 
 مجوز روزنامه های تعطیل و نیمه تعطیل شما را خریداریم. «اتاق فکر روزنامه های زنجیره ای»
 
 روزنامه های برگشتی نو و کار کرده شما را خریداریم. ت.ت.پ.ق.دارد! «سبزی فروشی اکبر آقا»
 
گمشده
 
 یک عدد شناسنامه با سریال «الف 9672581» مفقود شده و از اعتبار ساقط می باشد. هرگونه انتقاد از رئیس جمهور با شناسنامه مذکور پیگرد قانونی دارد.
برگرفته از: www.rajanews.com

  

 

از نقد و انتقاد به عنوان گوهر گران‌بهایی نام برده می‌شود که برای تکامل و تعالی جوامع انسانی، ضرورت انکارناپذیری دارد. در حکومت دینی هم انتقاد و اعتراض، نه تنها از جمله حقوق و آزادی‌های سیاسی است، بلکه از منظر اصل امر به معروف و نهی ازمنکر، تکلیف جامعه‌ی اسلامی برای اصلاح و بهبود روند حکومت به حساب می‌آید.

تا جائیکه امام خمینی(ره) صراحتا می فرمایند:" هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ـ خود به خود ـ از مقام زمامداری معزول است."

و امروز نیز امام خامنه ای(روحی له الفداه)بارها با تذکر و اخطار به مسئولین مبنی برپاسخگویی و پذیرش انتقادها، جوانان را به مطالبه از مسئولین فرا می خوانند:" امر به معروف و نهى از منکر حوزه‌هاى گوناگونى دارد که باز مهمترینش حوزه مسؤولان است؛ یعنى شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهى کنید. مردم باید از مسؤولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه بایداز آنها بخواهند. این مهمترین حوزه است."
"نقدهاى مصلحانه، خیرخواهانه. گاهى از سوى دوستان شماست، گاهى حتّى از سوى کسانى است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند؛ گاهى اینجورى است. به انسان یک نقدى میشود؛ عیبجوئى‌‌‌‌‌‌اى از انسان میشود، انتقادى میشود، که آن طرف هم دوست آدم نیست که آدم به اعتماد دوستى او بخواهد بگوید که خوب، ما گوش میکنیم. نه، دوست هم نیست، اما دشمن هم نیست؛ دشمنى‌‌‌‌‌‌اش هم ثابت نشده. لیکن نقد است؛ انتقاد است. آن را هم حتّى باید گوش کرد. شاید در خلال این نقدها حرفى وجود داشته باشد که به درد ما بخورد و باید به هر حال با سعه‌‌‌‌‌‌ى صدر برخورد بشود."

تمام این ادله دینی و بیانات رهبری درحالی است که متاسفانه بعد از بی سوادخواندن منتقدین توافقنامه ژنو توسط رئیس جمهور محترم و برخی توهین ها توسط مشاورین ایشان به منتقدان و فشار برای ساکت کردن آنها، این عدم تحمل و حتی اتهام زنی به منتقدان به برخی مسئولین شیراز نیز سرایت کرده است.

"برخی با توزیع شب‌نامه‌ در رابطه با برج دوقلو ذهن مردم را آشفته می‌کنند" "برخی از افراد فضا را برای امنیت سرمایه‌گذار ناامن می‌کنند" "راه اظهار نظر شبنامه و پیامک و یا تشویش افکار عمومی نیست" " اجازه اقدامات خودسرانه را به فرد یا گروهی نمی‌دهیم" و دیگری نیز اتهام سیاسی کاری و هدف های انتخاباتی به منتقدین زد و بالاخره رئیس محترم شورای شهر آب پاکی را روی دستمان ریخت و صراحتا در چهلمین جلسه علنی شورای شهر منتقدین برج های دوقلو 25 طبقه را انسان های مریضی! خواند که هر روز مشکلی ایجاد می کنند.

همه ی اینها پاسخ های مسئولین به انتقاداتی است که توسط اساتید برجسته حوزه، دانشگاه ، سازمان نظام مهندسی، بیانیه رسمی 11 تشکل بزرگ و ارزشی دانشجویی دانشگاه های شیراز و گروه های مطالعاتی و کارشناسی به عملکرد شورای شهر و شهرداری راجع به مصوبه دوفوریتی برج های 25 طبقه و پاداش 45میلیونی شهردار شده است.

چرا مسئولین محترم بجای پاسخگویی علمی، مستند و کارشناسی به اتهام زنی و فشار به منتقدین روی آورده اند؟ به راستی نامه های اساتید برجسته شهرسازی دانشگاه شیراز و پیام نور با امضای رسمی آنها، بیانیه رسمی 11تشکل قانونی دانشجویی و نامه سازمان نظام مهندسی شب نامه است؟ چطور منتقدینی که اعلام کرده اند آماده هستند در طرح جامع سرمایه گذاری شیراز کمک کنند را، متهم به فراری دادن سرمایه گذاران می کنید؟ چرا بجای شفاف سازی و توضیحات علمی، اساتید محترم حوزه، دانشگاه و 11تشکل دانشجویی ارزشی را که تنها مسائل کارشناسی و علمی را در طرح انتقادها مطرح کرده اند را به سیاسی کاری متهم می کنید؟ و از همه بدتر در رسانه ها انسان های انقلابی و دغدغه مند شهر را مریض! می خوانید؟ گمان می کنید با تهمت ها و فشارها جریان انقلابی شهر که از علمای حوزه تا اساتید دانشگاه و دانشجویان و فعالین فرهنگی شهر را شامل می شود، می توانید منزوی کنید؟

مگر فرمایشات رهبرمعظم انقلاب را نشنیده اید که فرمودند:" براى شنیدن نقد، سینه‌‌‌‌‌‌ى گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمیکنید از اینکه از شما انتقاد کنند." "نباید از آزادى ترسید و از مناظره گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالاى قاچاق و یا امرى تشریفاتى، تبدیل کرد."

امیدواریم مسئولین محترم طبق سیره حکومتی امام و رهبری که حتی انتقاد هر فردی از ملت از زمامدار مسلمین را در برابر سایرین جایز می شمارند، پذیرای انتقادات کارشناسی و علمی دلسوزان این شهر باشند و بخاطر اتهاماتی که زده اند نیز عذرخواهی کنند که این موجب فزونی جایگاه آنها در نزد خدا و مردم خواهد شد.

  برگرفته از:
http://iga.parsiblog.com/


  

"من روحانی هستم" ! سه کلمه ای که در کنار هم کلی حرف و جنجال سیاسی را گرد هم آورده است !
اینکه واکنش های دولت و جریان رسانه ای آن و البته جریان های اصلاح طلبی بدین شکل شدید و همراه با هجمه همه جانبه بوده است، به هیچ عنوان قابل پیش بینی نبود و واقعاً بسیاری حق داشتند بپرسند که "من روحانی هستم" چه می گوید ؟!

چند اتفاق ممکن را بررسی می کنیم !

یک ) فرض می کنیم این مستند فارغ از هیاهوها و هوچی گری ها، اشتباهات تاریخی و روایی داشته باشد. موضوعی که آقای لاریجانی هم به آن پرداخته است. برای بررسی و قضاوت در این مورد، رسانه های مختلف را اعم از رسانه های دولتی و غیردولتی نگاه می کنیم، نقد مشخصی دیده نمی شود ! این باعث نمی شود ادعا شود که همه حرف های این مستند صحیح است ولی از آن طرف، نبود یک ایراد رسمی و نگاه دقیق، قضیه را مشکوک تر می کند !

دو ) نگاهی به حامیان رسانه ای و صف مقابل می اندازیم ! اولین برداشت، مصاف سیاسی دو طرف است ! مسلماً به نفع دولت و طیف رسانه ای آن است که صدای نقد (حتی اگر این مستند رو یک نقد ندانیم ! ) کمتر و کمتر شود ! و چه صحنه خوبی مهیا شده است ! بهترین فرصت برای تقابل با منتقدین ! جایی که بخشی از جریان اصولگرایی هم با آن هم صدا شده است ! برخورد محکم و قاطع ! می تواند برای مستندهای بعدی و اتفاقات آینده هم بدرد بخورد ! (هیچ کسی ! آن هم در عالم سیاست ایرانی ! این چنین فرصتی را از دست نمی دهد ! تسویه حساب با همه منتقدین ! )

!!!


سه ) و نگاهی از زاویه دیگر ! تاریخ ساخت این مستند به چند ماه قبل برمی گردد ! و تاریخ رونمایی از آن در دانشگاه تهران، بیستم بهمن ماه ! و امروز . . . هشتم اردی بهشت ماه ! در این مدت چرا خبری از اعتراض و حاشیه نبود ؟!! اخبار این هفته های اخیر پیرامون چه موضوعی بود ؟! حدس زدن آن خیلی کار سختی نیست !
یارانه ها و فاز دوم هدفمندی و دردسرهای اقتصادی دولت !
منحرف کردن افکار عمومی از اخبار اصلی، برای مردم ایران خیلی بیگانه نیست ! و این بار دولت مجبور است موضوعی دست و پا کند تا حداقل رسانه ها با آن سرگرم شوند و جماعتی پشت کیبورد نشین ! (با عاریت گرفتن این اصطلاح قشنگ ! از ابراهیم حاتمی کیای عزیز ! ) .
کافی است کمی به سایت های منتقد دولت و سایت های دولتی و نیمه دولتی ! نگاه کنیم !
تغییر تیترها ! تغییر موضوعات در گفتگوها ! و تغییر در جو فکری و رسانه ای ! "من روحانی هستم" اگر برای سازندگانش هم فایده ای نکند ! برای تیم اقتصادی و رسانه ای دولت، خوراک خوبی است !

چهار ) این مورد برای خود من هم گیج کننده است ! فقط با یک کلیدواژه توضیح می دهم : "قضیه مک فارلین" !


برگرفته شده از saqife.blog.ir

  
یک دلیل بسیار کوچک کینه عمیق کانون های ثروت و قدرت (بخوانید سربازان جبهه مرفهین بی درد یا همان اسلام آمریکایی) از آن مرد که رفته است، می تواند این باشد که:

 در همین اواخر آن مرد که رفته است با برنامه ریزی برای تولید بنزین در پتروشیمی ها، کشور را از واردات چیزی حدود 10 میلیون لیتر بنزین در روز بی نیاز کرد، اما امروز در دولت تدبیر و امید وزیر محترم نفت یا یار دست راست همان سرکرده فتنه و منعقد کننده قرارداد ننگین کرسنت! ،که در همان زمان حسن روحانی آن قرارداد را مضر به حال منافع کشور ارزیابی نمود، با بهانه آلوده بودن بنزین داخلی دوباره درصدد واردات روزانه 10 میلیون لیتر بنزین است ! می دانید اگر واردات هر لیتر بنزین موجب تنها یک سنت تاکید می کنم تنها یک سنت پر شدن جیب بعضی ها بشود این مبلغ روزانه برابر با (10000000) سنت یا به عبارتی 100 هزار دلار در روز و به عبارت دیگر (365*100000=36500000 )دلار در سال می شود که به نرخ امروز دلار (3200 تومان) برابر می شود با (36500000*3200=116800000000 تومان! نمی توانید بخوانید؟ می شود صد و شانزده میلیارد و هشتصد میلیون تومان که می شود با آن یازده هزار و ششصد و هشتاد فقره وام 10 میلیون تومانی داد!!!

حالا فهمیدید چرا باید آن مرد که رفته است نابود شود؟ در آینده نزدیک باز هم دلایل بیشتری از جنایات آن مرد در حق کانون های قدرت و ثروت و یاران اسلام آمریکایی روشن می گردد!


  

 

توسعه فرهنگی

شاید ساده ترین تعریفی که می توان برای این عنوان ذکر کرد، تعریف زیر باشد:

« مهیا ساختن ملتهای ضعیف و از جمله مسلمین برای بی صدا خورده شدن»

دکترین توسعه کشورهای ضعیف به صورت کنترل شده چند نتیجه به دنبال داشت:

1-       توسعه بازارهای جدید برای فروش کالاهای به ظاهر مدرن تولید کنندگان غربی؛

2-      استحاله آخرین بازمانده های فرهنگ سنتی و دینی در فرهنگ الحادی غربی؛

3-      زدودن تنشهای موجود در میان کشورهای جهان سوم، که به واسطه سلطه گریهای استکبار در میان آن ملتها بوجود آمده بود؛

4-      توسعه فرهنگ جهانی، برای ایجاد یک حکومت واحد زیر لوای استکبار جهانی؛(صهیونیستها)

5-      اقناع تمایلات نهفته در میان ملتهای غیر غربی که طالب دسترسی به پیشرفت ظاهرا صنعتی و مدرن بودند؛فرهنگ؟

چنانکه ملاحظه می شود،«توسعه اقتصادی و فرهنگی» ملتهای ضعیف، علی رغم ظاهرزیبا و فریبنده اش، از ماهیتی شیطانی برخوردار است و در واقع فقط، راه غرب را برای رسیدن به مقاصدش هموار می سازد. در میان آثار نظریه پردازان غربی و از جمله جامعه شناسان همواره به این نکته اشاره شده است که: دستیابی به توسعه اقتصادی نیازمند گذر از میدان« توسعه فرهنگی» است. زیرا،« باقی مانده فرهنگهای دینی، سنتی، ملی و حتی منطقه ای، مانعی برای قبول همه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی غربی از سوی ملتهای غیر غربی محسوب می شوند.» از همین رو توسعه فرهنگی به مثابه مقدمه و جاده صاف کن توسعه اقتصادی پذیرفته شد و با مجموعه ای از برنامه ها و طرحهای ظاهرا فرهنگی، اخلاقی، تربیتی و هنری، به تربیت انسانهایی پرداخت که با گذر از میان این برنامه ها، دیدی نو درباره عالم و آدم پیدا می کردند. دیدی آزاد شده از تعهادات دینی و وابستگیهای فرهنگ خودی.

 انسانی که به سان غربیان هستی را می نگرد و به تبع آن همه شؤونات مادی و مناسبات زندگی غربی را پذیرا می گردد.

انسانی که دیگر خود را مختار و فعال ما یشاء می داند.

انسانی که از باقی مانده فرهنگهای مذهبی و ملی خود، برای زیباسازی در و دیوارها و اتاقها استفاده می کند اما نسبتی با حقیقت آنها ندارد.

 انسانی که مذهب «اصالت انسان» را پذیرفته و «اصالت حق» را منکر شده است.

انسانی که امنیت خاطر را نه در «ذکر خدا» که در «پس انداز» جستجو می کند.

انسانی که دل را با « بیمه عمر» آرام می سازد و مرگ را پایان همه چیز می پندارد.

 انسانی که با گذر از همه سنتها، به عصر صنعت رسیده است. همو که بدون کمترین شناخت درباره غرب و ماهیت آن، سلطه نظام نظری، فرهنگی و مدنی او را پذیرا شده و خود عامل توسعه آن دریافتهای الحادی در میان جامعه مذهبی و سنتی شده است.

اما اینکه چگونه ملتهای مسلمان، در حرکت تدریجی خود، منزلگاه غربزدگی را پذیرا گشتند و در کاروانسرای «توسعه فرهنگی» مقیم شدند؟

در یک عبارت کوتاه باید گفت:« آنها از مطالعه تاریخ خود غفلت ورزیدند.»

 

غفلت از تاریخمرگ فرهنگی

سوال کوچکی ذهن را می آزارد.

 ملتهای مسلمان، چه شناختی از جغرافیای فرهنگی و تاریخ جغرافیای فرهنگی خود دارند؟

طرح این پرسش ضروری است؛ زیرا بدون طرح این پرسش و دیگر پرسشهایی از این دست، نمی توان از گذشته، حال و آینده ملتهای مسلمان سخن به میان آورد.

... مگر می توان بدون معرفت درباره آنچه که گریبان مسلمین را گرفته، راهی برای نجاتشان یافت؟
مگر می شود بدون شناختن نوع بیماری به علاج بیمار پرداخت؟!
سردرگمی و انفعال، معلول فقدان آگاهی درباره حال و روز مسلمین و خط سیری است که آنها پشت سر نهاده اند. و چون انفعال آخرین منزلگاه ملتهایی است که از پیشینه فرهنگی و هویت حقیقی خود غافل مانده اند؛ تاریخ و مدنیت گذشته و فرهنگ سترگ اسلامی، هیچ مددی به آنها نمی دهد. به عبارت روشن تر، آنان، آمادگی لازم برای یاری جستن از فرهنگ و هویت گذشته را پیدا نکرده اند. باید پرسید:« آیا این امر، به صورت حادثه ای محتوم و غیر قابل پیش بینی رخ داده است؟»
مسلما پاسخ منفی است.

«امروز» به هیچ روی، ابتدا به ساکن به وجود نیامده است؛ چنانکه، «فردا» نیز، برشالوده آنچه امروز بنا میکنیم ساخته می شود.

فردای ما بر شالوده امروز استوار است.

 

برگرفته از کتاب بخت خاک| اسماعیل شفیعی سروستانی

 


  

بسمه تعالی

از دیشب که این مطلب را خوانده ام حالم خوش نیست. اول هم نمی خواستم انعکاسش بدهم. تصمیم داشتم که دیگر از توافقنامه ژنو ننویسم و تا زمانی که تمام بهانه ها از مرعوبین و اهل ذلت و تسلیم گرفته شود سکوت کنم. اما حاج آقای نبویان نکاتی را فرموده اند که جای بسی نگرانی دارد.

واقعا چه توطئه ای در کار است؟ چه اتفاقی در ژنو افتاده است؟ آیا هدف این حضرات از جنجال رسانه ای و فرار به جلویشان این نیست که پرده بر یک خیانت بزرگ بگذارند؟ آیا تمام این تیترهایی که با بزرگترین فونت ممکن نوشته می شود برای این نیست که ما و امثال ما را وادار به سکوت کنند؟ آیا افرادی تصور کرده اند که می شود با سیاست ارعاب و بوق و کرنا اقدامات مشکوک خودشان را از چشم ملت پنهان کنند؟ ... بگذار بگوییم ... ما هرچه باشیم و هرچه بگوییم نه قدمی در راستای منافع دشمن بر می داریم و نه می خواهیم با دولت خودمان دربیفتیم.

در افتادن با دولت جمهوری اسلامی کار فتنه گرهای هشتاد و هشتی است نه کار ما ... اما این خیال هم خام است که کسانی فکر کنند حزب الله از ترس بوق های تبلیغاتی شان میدان را خالی می کند. این خیال خام است.

گزیده سخنرانی آقای نبویان را با دقت بخوانید:

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام سید محمود نبویان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شب گذشته در جمع طلاب و روحانیان در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به بررسی توافقنامه ژنو پرداخت و سخنرانی خود را با پرسش «آیا جان کری درست می‌گوید یا ظریف؟» آغاز کرد.

چکیده و مطالب مهم این سخنرانی به شرح ذیل است:

- بنده سه جلسه با آقای ظریف، پنج جلسه با آقای عراقچی و یک جلسه با خانم افخم داشتم، مطالبی را که بیان می‌کنم مستند است.

- زمینه توافقنامه ژنو در سفر آقای روحانی و آقای ظریف به نیویورک بسته شد، پس از آن بود که وارد ژنو یک شدند، آقای عراقچی می‌گفت « در یک ژنو یک طرح و سه مؤلفه ارائه دادیم، مؤلفه‌ها این بود که گام نخست، نهایی و هدف از مذاکرات چیست؟»

هدف از مذاکرات بازی برد ـ برد بود

- برد غربی‌ها این بود که یقین کنند ما به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیستیم، ‌برد ما نیز این بود که پرونده هسته‌ای که از آژانس به شورای امنیت رفته برگردد، دوم این‌که تحریم‌های نفتی و بانکی برداشته شوند.

تمام تحریم‌های سنگین به سبب قطعنامه‌های است که شورای امنیت توافق کرده است، تحریم‌ها به صورت یک جانبه، چند جانبه و یا به صورت همگانی است، در تحریم‌های همگانی تمام کشورها تحریم می‌کنند.

آقای ظریف می‌گفت «تحریم‌های سنگین از سوی شورای امنیت است وگرنه تحریم‌های یک طرفه کاغذ پاره‌ای بیش نیست و باید پرونده هسته‌ای را از شورای امنیت بیرون بیاوریم»، تحریم‌های بانکی و نفتی جدی‌ترین تحریم‌ها هستند.

- سال گذشته 49 درصد بودجه کشور به نفت بستگی داشت،‌ در حالی که از تیرماه سال گذشته تاکنون یک کشتی خارجی یک قطره نفت از ما نبرده است، از این‌رو افراد تصمیم گرفتند که مالیات‌ها را سنگین کنند، اکنون نیز تنها 7 هزار بشکه نفت در هر روز فروخته می‌شود.

دولت نباید راه حل آقای قاسمی برای فروش نفت را لو می‌داد

- آقای قاسمی وزیر نفت سابق در پایان دولت آقای احمدی نژاد برای فروش نفت یک روش را پیاده کرده بود، ولی متأسفانه این راه را دولت لو داد و نباید لو می‌داد، ما بخشی از نفت را با پرچم عمان می‌فروختیم.

- آقای عراقچی می‌گفت «در ژنو یک زمینه آماده شد و در ژنو دو به سرعت به توافق رسیدیم، 90 درصد کارها صورت گرفته بود و تنها 10 درصد باقی مانده بود»،

جان کری وقتی عصر جمعه آمد گفت «من صبح نزد نتانیاهو بودم و هنوز صدای فریادهای او در گوشم است»،

ولی چرا اکنون صهیونیست‌ها مخالفت نمی‌کنند؟.

- آقای بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس به آقای عراقچی گفت «90 درصدی که شما به توافق رسیدید چه چیزی بود؟»

آقای عراقچی گفت «این مسائل محرمانه است و نمایند‌ه‌ها نیز حق ندارند بدانند».

- آقای ظریف نیز در جای دیگر گفت «نهایت‌اش این است که من را به مجلس می‌برید و استیضاح می‌کنید،‌ ولی بدانید من یک کلمه نمی‌گویم»،

چرا این‌ها تأکید دارند که مسائل محرمانه باشد؟

چرا ما نباید بدانیم؟

نمی‌دانیم چه می‌گذرد، چرا مردم نباید توافقنامه را بدانند؟

چه کسی جام زهر را به امام نوشاند؟

بنده به آقای ظریف گفتم «حق قانونی نمایندگان است که بدانند توافقنامه چیست، پس چرا از ما پنهان می‌کنید؟، به ما حق بدهید که با شما به احتیاط رفتار کنیم.»

تیمی که به امام راحل قطعنامه 598 را تحمیل کرد، جام زهر را نوشاند چه کسانی بودند؟

باید بر اساس قانون توافقنامه به فارسی ترجمه شود، ترجمه‌ها کنونی زیاد قابل قبول نیستند، حتی وزارت خارجه در ترجمه سانسور کرده است، بنده 40 ساعت بر روی این ترجمه کار کردم، این توافقنامه دارای پنج بخش مقدمه، گام نخست، میانی، نهایی و نتیجه نهایی است.

ما در توافقنامه پذیرفتیم هر کاری که در زمینه هسته‌ای بخواهیم در کشور انجام دهیم باید با رضایت و امضای آمریکا باشد.

در گام نخست95 درصد هسته‌ای خود را از دست دادیم، برفرض می‌گویم اگر پس از شش ماه زیر حرف خود زدند ما نیز زیر حرفمان می‌زنیم، در حالی که در توافق نامه آمده پس از شش ماه نیز این توافقنامه قابل تمدید است، در این توافقنامه 28 تعهد دادیم.

ما به دنبال ساخت بمب اتم نیستیم

تعهد ما به غربی‌ها این است که تمام مواد غنی سازی 20 درصد را باید نابود کنیم، اگر کشوری 270 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20 درصد و 10 تن اورانیوم 5 درصد و 20 هزار سانتریفیوژ داشته باشد به نقطه جهش می‌رسد، نقطه جهش یعنی ساخت بمب اتم، ما به دنبال ساخت بمب اتم نیستیم ولی این کار اسرائیل را سر جا خود می‌نشاند، جان کری و اوباما گفتند «نخستین بار است که ما توانستیم امنیت اسرائیل را این گونه تأمین کنیم».

توافق دیگر این است که جمهوری اسلامی ایران در شش ماه غنی سازی بیست درصد نداشته باشد، آقای صالحی می‌گفت «در نطنز و فردو 19 هزار سانترو‌فیوژ نصب کردیم، در نطنز بیش از 8 هزار سانترفیوژ می‌چرخند و به آن‌ها گاز تزریق می‌شود، بقیه یا می‌چرخند که گاز تزریق نشده و یا خاموش هستند»، با این توافقنامه نصف نطنز عملا خاموش شده است.

مقام معظم رهبری تصریح کردند «من در جزئیات دخالت نمی‌کنم، بلکه چند خط قرمز دارم»،

آقای عراقچی می‌گفت «ما خط قرمز آقا را هم نتوانستیم حفظ کنیم و آن‌ها را نیز از دست دادیم»،

ما 7 تن اورانیوم غنی سازی شده 5 درصد داریم و در توافقنامه تعهد کردیم که یک گرم به آن اضافه نکنیم، تعهد دادیم بازفرآوری نداشته باشیم.

بیشتر مأموران آژانس جاسوس هستند

همچنین پذیرفتیم سه ماه هر چه اطلاعات درباره برنامه‌ای هسته‌ای داریم در اختیار آژانس قرار دهیم، اکنون بازرسی آژانس دو برابر شده است،

دو نوع بازرسی سر زده داریم،

- یک بازرسی این است که مأموران آژانس دو ساعت قبل از آمدن خبر می‌دهند که ما به ایران می‌آییم،

بازرسی دیگر به صورت سر زده و بدون اطلاع است و معلوم نیست که مأموران آژانس با چه گذرنامه‌ای وارد کشور می‌شوند؟

توافق‌ دیگر این است که دوربین‌ها باید آنلاین باشند، یعنی افراد در کاخ سفید بنشینند و تمام اطلاعات را در اختیار داشته باشند، حق تولید سانتریفیوژ نداریم، پس از آقای احمدی نژاد تاکنون تنها 4 سانتریفیوژ نصب شده است.

- ما در توافقنامه ژنو متعهد شدیم که بازرسان باید به معادن و کارخانه‌های اورانیوم ما به صورت آزاد دسترسی داشته باشند، در حالی که اکثر بازرسان جاسوس هستند،

یکی از دانشمندان هسته‌ای کشورمان می‌گفت «وقتی بازرسان تنها برای یک بار پشت کامپیوترهای ما نشستند، ویروس را وارد سیستم کرده و حدود 3 هزار سانتری‌فیوژ ما از کار افتاد».

بنده حاضرم با این افرادی که می‌گویند شما مخالف توافقنامه هستید مناظره داشته باشم، خاضعانه تقاضا کردم که متن توافقنامه را برای مردم در تلویزیون درست بخوانید، تعطیلی یو سی اف اصفهان در متن نیست ولی آن را نیز تعلیق کردند.

برای تولید یک گرم اورانیوم غنی شده باید از آمریکا اجازه بگیریم

- در متن توافقنامه 16 بار واژه غنی سازی آمده ولی حق غنی سازی نیامده است، دو جا به برنامه غنی سازی ایران اشاره شده که یکی در مقدمه و دیگری در نتیجه نهایی است، سخنان دیروز جان کری از متن توافقنامه بود، در متن آمده «برای یک درصد هم باید رضایت آمریکا را بگیرید، آمریکا باید تشخیص دهد ایران نیاز عملی به مواد دارد یا خیر؟ مکان غنی سازی را نیز باید با توافق آمریکا مشخص شود».

یکی از آمریکا‌یی‌ها می‌گفت «حالا که تعیین مکان غنی سازی با ما است پس چه نیازی دارد که غنی سازی حتما در داخل ایران صورت گیرد»،

آقای عراقچی می‌گفت «این حرف‌ها را نباید بیرون بزنید»

و می‌گفت که غربی‌ها می‌گفتند «ایران هیچ نیازی به مواد ندارد، چرا که برای راکتور تهران به اندازه پنج سال سوخت دارد و 5/3 درصد بوشهر را نیز روسیه می‌دهد».

غربی‌ها در توافقنامه ژنو چه چیزی به ما داده‌اند؟

آقای عراقچی می‌گفت آن‌چه که ما به دست آوردیم، این است که غربی‌ها می‌گویند :

- تحریم‌ها اضافه‌تر نمی‌شود،

- فروش روزانه 7 هزار بشکه نفت کم نمی‌شود،

-البته تنها باید پول 20 درصد از نفت و گازی را که می‌فروشید به داخل کشور ببرید و 80 درصد پول‌های شما باید به پول‌ها بلوک شده اضافه شود،

- یک و نیم میلیارد دلار هم فلزات گران‌ بها می‌دهیم،

-اجازه می‌دهیم در برابر نفت، دارو و غذا به ایران وارد شود،

-از 100 میلیارد دلار پول بلوک شده جمهوری اسلامی ایران در شش ماه 8 میلیارد به صورت اقساط به ایران داده می‌شود

-و جهموری اسلامی ایران باید 400 میلیون دلار بدهکاری خود را به دانشگاه‌های خارجی پرداخت کنند»، البته اکنون می‌گویند تنها 4 میلیارد دلار می‌دهیم.

تحریم‌های بزرگ بانکی و نفتی برداشته نشدند، در گام نهایی نیز قرار است که 20 سال بعد، تحریم‌ها برداشته شوند، جالب این است که 20 سال را هم در توافقنامه ننوشتند و معلوم نیست که آمریکایی‌ها در آینده زیر حرفشان بزنند یا خیر، تازه پس از بیست سال تنها 1/4 تحریم‌ها برداشته می‌شود، آقای عراقچی می‌گفت غربی‌ها می‌گفتند «باید سال برداشتن تحریم‌ها دو رقمی باشد».

در گام دوم نیز باید تمام قطعنامه‌های شورای امنیت را انجام دهیم، در حالی که آقای ظریف در کمیسیون مجلس می‌گفت «امتیازهایی که گرفتیم اگر بیشتر نباشد کمتر نیست».

تیم مذاکره کننده هسته‌ای چگونه تقویت شد؟

رهبری دستور دادند حداقل تیم مذاکره کنندگان را تقویت کنید، آقایان نیز برای تقویت کار موسویان و سیروس ناصری را آورند، دو تا جاسوس که یکی از آن‌ها دستگیر شده بود،‌ اکنون نیز این دو نفر با آقای ظریف اختلاف پیدا کرده اند.

افراد برای مجلس خبرگان برنامه‌ریزی دارند

چند بار باید رهبری بگویند و ما فقط بشنویم؟

برنامه ریزی کرده اند برای مجلس آینده،

علنا به تک تک ما زنگ می‌زنند و می‌گویند شما دیگر رأی نمی‌آورید، آن مهم نیست، برنامه‌ریزی شده است برای مجلس خبرگان آینده، سی و چهار سال دشمن هر چقدر شکست خورده است از ولایت فقیه و شخص ولی فقیه بوده است، دشمن فهمیده این‌جا را نگیرد کارش درست نمی‌شود.

رهبری نمی‌توانند علنا و واضح سخنان خود را بگویند، در این صورت افراد می‌گویند مردم ما داشتیم با مذاکره مشکلات شما را حل می‌کردیم رهبری نگذاشتند، همه چیز را هم مخفی می‌‌دارند، باید بیدار باشیم،

- مغز متفکر اصلاحات گفته است «مجلس خبرگان تنها راه حل و تنها مشکل در رهبر 10 سال آینده است، آن‌جا را دریابید» حواستان جمع باشد.

روی برخی از افراد برنامه‌ریزی‌های ویژه شده است

در قم برخی‌ها شهریه می‌دهند، نخستین شهریه این فرد 50 و 100 هزار تومان بود، حواستان جمع باشد، بنده احتمال می‌دهم برای آینده سرمایه گذاری جدیدی بر روی چنین شخصی کرده‌اند.

از طرف دیگر بیش از ده‌ها جلد کتاب علیه رهبری در فضای مجازی قرار دادند، می‌گویند رهبری را باید زد، آن‌چه کشور را نجات داده ولایت فقیه است، دشمن دید بقیه را می‌تواند سنگر به سنگر بگیرد، قوه مجریه را گرفتند و خاتمی آمد، مجلس پنجم و ششم را نیز گرفتند ولی رهبری را نتوانستند بگیرند.

مجلس جدی کار می‌کند، البته انتقادها وارد است، اگر ما قبل از این موضوعات آقای ظریف را استیضاح می‌کردیم دولت می‌گفت که مجلس چوب لای چرخ دولت می‌گذارد، باید مردم را بیدار کنیم، اگر مجلس وارد کار شد نگویند مجلس افراطی است و چوب لای چرخ دولت می‌کند، بیدار کردن مجلس نیز کار ما است،‌ مجلس هم مشکلاتی دارد ولی محذوراتی دارد.

گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا حاکی است، حجت الاسلام نبویان در ادامه سخنرانی خود تاکید کرد: خودشان می‌گویند باید انتقاد باشد و کشور را امنیتی نکنید، روزنامه قانون صفحه اول صریحا آیه قرآن را انکار کرد، بنده ده‌ها بار تذکر دادم، ما تصمیم گرفتیم که موضوع به صورت مخفیانه حل شود ولی معاون پارلمانی بعد از ماه‌ها تنها گفت تذکر دادیم.

در حالی که نشریه 9 دی و وطن امروز را به سبب انتقاد از دولت به دادگاه معرفی کردند، روزنامه یالثارات را نیز بستند، تمام این‌ روزنامه‌ها که علیه دولت انتقاد کردند بسته شدند، ولی طرف آیه قرآن را انکار کرده است،‌ کسی چیزی نگفت.

صدا و سیما نیز تحت فشار است تا مسائل توافقنامه را بیان نکند

فردی در هیأت اداری خوزستان سخنرانی کرده و گفته است «افرادی که نسبت به توافقنامه مخالفت می‌کنند دو دسته هستند، یکی رهبر است که متخصص هستند، غیر از رهبر بقیه بچه‌هایی هستند که ادای بزرگ‌ترها را در می‌آورند»،

آقای عراقچی و آقای ظریف به ما می‌گفتند «حرف‌های صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را نزنید».
صدا و سیما نیز بسیار تحت فشار است، امروز سخنان جان کری را پخش کرده است ولی حملات گسترده‌ای به صدا وسیما شده که صدا و سیما مخالف توافقنامه است، آقای عراقچی می‌گفت «تنها کیهان و صدا و سیما انتقاد می‌کنند»، بنده پنج شنبه سخنرانی داشتم لغو کردند، سخنرانی دیگرم را نیز لغو کردند،

افراد خیلی تلاش می‌کنند که سخنان به مردم نرسد.

منبع:http://www.gerayesefr.blogfa.com/post/102

  
genev

آمریکا : طبق توافق ژنو ، ایران حق ندارد برای فروش نفت خود بدون اجازه ما اقدام کند !
حالا معنای واقعی توافق ژنو را متوجه شدید ؟!

وزیر خزانه داری آمریکا به مانند سایر مقامات رسمی آمریکا اعلام کرده و هشدار داده که قرارداد 20 میلیارد دلاری ( 40 برابر بیشتر ازمبلغ چک های برگشت خورده اقساط توافق ژنو)  مبنی بر فروش روزانه 500 هزار بشکه نفت ایران به روسیه، ناقض توافق ژنو است و منجر به افزایش تحریم های آمریکا می شه !

خب الان یکی ممکنه به من بگه که درکجای این متن توافق ژنوی که به ما نشان داده اند ، ایران از انعقاد قرارداد برای فروش نفتش منع شده ؟!!

حالا متوجه شدید که چرا دکتر! روحانی و جناب ظریف از افشای متن اصلی توافق ژنو واهمه دارند و متن اصلی توافق را از ملت قایم کرده اند ؟!

حالا متوجه شدید که چرا دست به دامن ضرغامی هستند که اجازه نقد توافق ژنوشان را در صدا و سیما ندهد ؟!

حالا متوجه شدید که علت تاکید چندباره این روزهای رهبری بر موضوع استقلال کشور چیست ؟!

حالا معنای واقعی توافق ژنو را متوجه شدید ؟!

پی نوشت :
1- منبع خبر مربوط به هشدار وزیرخزانه داری آمریکا
2- اظهارات کری در مورد نقض توافق ژنو در صورت انعقاد قرارداد نفتی ایران و روسیه

bgh.ir


  
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :26
بازدید دیروز :7
کل بازدید : 237207
کل یاداشته ها : 95


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ