سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم رب الشهداء والصدیقین
هفته دفاع مقدس آمد. هفته دفاع مقدس رفت. هفت روز از سال را به مناسبت آغاز جنگ
تحمیلی گرامی داشتیم و سعی کردیم یاد و خاطره آن روزها را زنده نگه داریم. شروع
کردیم به گفتن، گفتن از آغاز جنگ، از آغازگر جنگ، از آغاز تجاوز و از آغاز دفاع
گفتیم از این که لشگرهای پیاده و زرهی و مکانیزه و گارد ریاست جمهوری ارتش بعث
عراق برای تصرف خرمشهر بسیج شدند و گفتیم از این که استعداد این لشگرها در آغاز
تجاوز 100% بود و گفتیم از این که نیروهای ما با دست خالی و با وجود خیانت بنی صدر
34 روز در مقابل این ارتش تا دندان مسلح ایستادند و مقاومت کردند،‌ اما نگفتیم از سقوط
36 ساعته فاو
. گفتیم از زمین گیر شدن 34 روزه دشمن پشت دیوار و دروازه های
شهر، اما نگفتیم که چرا همان ارتش طی 36 ساعت از تمام خطوط
پدافندی فاو
که 2 سال و 3 ماه در اختیار رزمندگان ما بود گذشتند. گفتیم از این
که تنها مانع در مقابل دشمن دیوار های شهر بودند و شهر 34 روز مقاومت کرد، اما
نگفتیم که چگونه دشمن در مدت 36 ساعت از تمام موانع طبیعی و مصنوعی مثل دریاچه نمک
و دریاچه
مصنوعی
و میادین مین و دژ و پد و نخلستان و
... فاو عبور کرد. گفتیم از تعداد کم مدافعان شهر که 34 روز در مقابل انبوه
نیروهای بعثی ایستادند، اما نگفتیم انبوه مدافعان فاو به دستور بعضی ها جبهه را
برای بعثیها تخلیه
کردند
تا تک گردان باقی مانده در فاو در عرض 36 ساعت قتل عام شوند. گفتیم
سنگین ترین سلاح نیروهای ما برای دفاع از شهر چند قبضه توپ106 و آر.پی.جی و تیربار
ژ.3 بود و با این سلاح ها 34 روز در شهر مقاومت کردند، اما نگفتیم از گردانهای
تانک و ش.م.ر و پیاده و مکانیزه و توپخانه و هوانیروز مدافع فاو که چند روز قبل از تک عراق منطقه را
ترک کردند تا فاو 36 ساعته سقوط کند. گفتیم تنها پشتیبان مدافعان خرمشهر خدا بود و
بس و شهر 34 روز مقاومت کرد، اما نگفتیم از یگانهای زخیره و 2000 قبضه توپ در
پشتیبانی مدافعان فاو که منطقه را قبل از تک عراق ترک کردند تا فاو 36 ساعته سقوط
کند. آیا همه چیز را گفتیم یا... .نه،
نگفتیم، اما...
گفتم از خرمشهر و نگفتم از سقوط جزایر مجنون و شلمچه و هلبچه و دربندیخان و شرهانی و طلاییه و
کوشک و قصر شیرین و مهران و نفت شهر و سومار و فکه و ...
خون شد دل ما، خون شد دل امام ما از جام زهری که به کامش ریختند بعضی ها. گفتم از
جام زهر و نگفتم از فلسفه تاریخی این جام که آفریدندش برای تمام مظلومان عالم و
ریختن در کام حق. جام زهر را برای تمام امامان آفریدند و برای اجبار به نا حق.
خاطرات کربلای 4 بود که امام را مجبور به نوشیدن این جام کرد و بس. بعضی گفتند به
امام یا این جام را می نوشی یا جوانانت را مثل گل پرپر می کنیم و زیر شنی تانک
بعثیها می ریزیم. نامردها سالروز نوشیده شدن جام زهر را به جشن پیروزی تعبیر
کردند. یادتان باشد که نباید یادمان برود خیانت بعضی را. یادمان باشد ، یادمان باشد...

 


   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :7
کل بازدید : 237388
کل یاداشته ها : 95


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ