سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 ممنون از رییس جمهور محترم مان که دیروز با رفتار و نه فقط در گفتارش معنای نقد آزاد را تشریح کردند و با الفاظی محترمانه از منتقدانشان استقبال فرمودند.

 آقای رئیس جمهور 

اگر توافق نامه ژنو دولت شما که وزیر امور خارجه تان حاضر است به خاطر لو نرفتن متن آن تا پای استیضاح برود؛‌ توافق نامه برد-برد بود کسی به آن نقدی نداشت؛ ولی چه کنیم که مهر و موم کردن مفاد توافق نامه و پنهان کردن ان از مردم خبر دیگری به ما می دهد

آقای دکتر روحانی 

بهتر نبود این روزها یعنی چند روز بعد از اجرای توافق نامه ژنوتان سری به صف های سبد کالا می زدید تا با عمق درد مردم کشورتان نه؛ شهرتان آشنا شوید و شخصیت لگدمال شده مردم را از نزدیک ببینید! خودتان و خانواده تان هم در این صف ها می ایستید، معاون اول تان چطور؟ سایر وزرای تان؟ 

حالا بگویید کفه سنگین این توافق نامه به نفع چه کسی پایین کشیده شده است؟ ما یا 5+1؟

آقای رئیس جمهور

در جمع منتقدان این توافقنامه فقط ما کم سوادها (البته به اعتقاد شما نه به اعتقاد خودمان) قرار نداریم بلکه هستند اساتید دانشگاهی که به صورت کارشناسی به بررسی این توافق نامه پرداخته اند و البته به حرف های ما نیز رسیده اند. برخی خانواده های شهدا نیز در صف منتقدان توافق نامه ژنو قرار دارند؛ برخی نمایندگان مجلس هم همینطور آیا این ها از جایی خاص تغذیه می شوند؟ آیا این ها هم مثل ما کم سوادند!

آقای دکتر روحانی

توافق ژنو اجرا می شود و باز هم جان کری با وقاحت تمام حرف از گزینه های نظامی می زند و چقدر بد است که در 35 امین سالگرد انقلاب اسلامی هم عزت ملتمان به خاطر سبدهای کالای پر از اقلام خارجی دولتتان زیر سئوال رفت و هم پاسداران خون شهدای هسته ای کم سواد نامیده شدند.

آقای رئیس جمهور ما منتقدان این روزها حاضریم کم سواد خطاب بشویم ولی هیچ امتیازی به طرف غربی ندهیم.

پی نوشت: 

راستی بهتر است باسوادها حرف های دیشب وندی شرمن معاون وزارت خارجه آمریکا و مذاکره‌کننده این کشور در گفت‌وگو های هسته‌ای که در کمیته روابط خارجی مجلس سنا بیان شد؛ بخوانند!!!

 

برگرفته از:http://modara92.blogfa.com


  

همسایه بغلیمان یک کارگر است
با حقوق ماهانه 550 هزار تومان...
«باسوادان»
او را با پنج فرزند
مرفه میدانند
و بی نیاز از «سبد»ی که هدیه اش می خوانند
آنان به نیکی دریافته اند که او به این سبد لعنتی نیازی ندارد
همانطور که در طول عمر کارگریش به امثال آن.
او یقین دارد
در دولتی که امام، آن را دولت محرومین میداند
و انقلابی که بار اصلیش را بر دوش پابرهنگان
او هیچ سهمی ندارد!
او با تمام بی سوادیش به یقین میداند
آنان که رسانه ندارند هیچ حقی ندارند...


برگرفته شده از andisheh-ashuorayi.blog.ir


  

 

امروز خبری در رسانه ها منتشر شد که وقتی تیتر آنرا خواندم متعجب نشدم . اما وقتی مشروحش را خواندم به نکته ای رسیدم که خیلی تعجب برانگیز بود . تیتر خبر به نقل از رییس جمهور این بود : منتقدان ژنو بی سواد هستند !
از این موضع آقای روحانی تعجبی نکردم . وقتی دولت از برخورد علمی و منطقی به نقدها و سوالات متخصصین و مردم در خصوص ژنو طفره می رود و برخی مسئولین همه منتقدین خود را با برچسب افراطی می نوازند تعجبی هم ندارد که روز به روز این برچسب ها کودکانه تر شوند ! بگذریم ...
 

اما آنچه در سخنان امروز رییس جمهور برایم تعجب آور بود مغالطه ای است بسیار عجیب و عوامانه که از روحانی باسوادی در سطح ایشان بسیار بعید به نظر میرسید . ایشان با بیان الگو گرفتن از پیامبر اسلام ص در فتح مکه و اعلام عفو عمومی نتیجه گرفتند که در سیاست خارجی به دنبال آشتی هستیم نه رویارویی !  

بعنوان یک دانشجو چند سوال از جناب ایشان دارم :

یک . آیا پیامبر ص از موضع قدرت اعلام عفو عمومی کردند یا از موضع ضعف ؟ و ما اکنون از موضع قدرت زیر توافق ژنو را امضا کردیم یا برای کمتر شدن فشار دشمن ؟

دو . آیا پیامبر در برخورد خود با دشمن امتیازهای قابل توجهی شبیه آنچه ما در توافق ژنو دادیم را نیز دادند ؟

سه . چرا امیرالمومنین ع در برخورد با ناکثین و مارقین و قاسطین نگفت فذهب فان الیوم یوم المرحمه؟ چرا ایشان مانند پیامبر ص که حتی منزل ابوسفیان را خانه امن اعلام کرد ، خانه طلحه و زبیر را امن اعلام نکرد ؟ چرا ایشان با معاویه اندکی سازش و نرمش نشان نداد ؟ ( جز در زمانیکه بعلت کوتاهی خواص و سطحی نگری مردم ، حکمیت به ایشان تحمیل شد )

جناب آقای روحانی بنده اطمینان دارم که خودتان نیز به سخنانی که امروز فرمودید ایمان نداشته و فی الواقع برای توجیه و مشروعیت بخشی به عقب نشینی های خود در توافق ژنو و پایمال شدن حقوق ملت مجبور به چنین مغالطه ای شده اید .

 

منبع:http://khakriz1.blog.ir

 

 


  

ترکان (مشاور ویژه روحانی): همه 49.5 درصدی که به روحانی رأی نداده‌اند، حامی بی‌قانونی و قانون‌گریزی هستند!

سریع القلم (مشاور ارشد روحانی): از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتی‌اش است، درباره جریان هسته‌ای نظرخواهی می‌کند. بنابراین صدا و سیما اصالتاً یک نهاد پوپولیستی است و به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه کمک می‌کند.» 

روحانی: منتقدان ژنو بیسواد هستند.

این اهانت هایی است که دولتی ها به ملت خود کرده اند اما در برابر آمریکا کرنش می کنند و اوباما را فردی مؤدب و باهوش می دانند.

ما 49/5 درصدی که به روحانی رأی ندادیم. شامل افراد بیسواد (که تحصیلات دانشگاهی دارند اما منتقد دولتند)، لبو فروش ها و رانندگان تاکسی و ...  از دولت میخواهیم که ملت ایران را حداقل به اندازه مستکبران احترام و اکرام کند. امام(ره) در صحبتهایشان فرمودندکه: هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. ظاهراً این دولت آمریکا را با مردم خودش اشتباه گرفته.

پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: هر وقت اهل تواضع را دیدید برای آنها تواضع کنید و زمانی که مستکبران را دیدید با آنها با تکبر رفتار کنید چون به این وسیله ذلیل و تحقیر می شوند. محجة البیضاء، ج 6، ص 222

اما به زودی این کبر و دروغ به خودشان بر میگردد چونکه

امام علی - علیه السّلام - فرموده اند: هر کس تکبر بورزد حقیر می شود.

 

منبع:http://asrarentezar.blogfa.com



  
دهه فجرسناریوی پس پرده سبد کالا
 
شهید غلامعلی پیچک: "مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد؛ ما از سرنگونی نمی‌ترسیم، از انحراف می‌ترسیم!"
 
(أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَی)؛«آیا نمی ‌دانید که خدا می ‌بیند؟»علق /14
 
آنچه مسلّم شده؛ این که؛ دولت یازدهم به جای پرداختن به اجرای قانون اساسی و سایر قوانین مصوّب و انجام وظایف خود براساس قسم و وعده های قبل از انتخابات؛ به دلیل وابستگی ریاست جمهور و برخی وزراء به جریان اصلاحات؛ به اجرای اهداف و منوّیات این حزب نانوشته یک نفره با صدها مرید میزو قدرت و پول؛ مشغول بوده؛ و ازاین روست که؛ برخی عملکردها؛ نه با شرع مطابق هست نه قانون و حتّی نه با عقل؛ از جمله طرح سبد کالا. در حالی که اشکالات اظهرمن الشمس این طرح برای بچه ها هم هویدا شده؛ تیم اقتصادی! دولت یازدهم همچنان به ادامه آن مصرّهستند و حرف مردم را نمی شنوند و راضی به زجر دادن مردم هستند تا... !!
 
البته؛ اقتضاء حاکمیّت ریاست و مدیریت پیدا و پنهان؛ درمدیریت کشورهمین وضعیّت وگاهی بلبشو وعدم توجیه عقلی در برخی عملکردهاست.
مجلس شورای اسلامی که اکثریت با دولت یازدهم هماهنگ بوده؛ و قسم و تعهد و وعده های انتخاباتی را مثل رئیس جمهور و بیشتر وزراء فراموش نموده؛ و اشتغال به اجرای دستورخارج از وظایف خود دارند؛ به وظایف شرعی وقانونی خود؛ در ممانعت ازضررعمده از سوی دولت و منجربه نارضایتی عموم مردم؛ عمل ننمودند.   
حال؛ برخی نمایندگان متعهد؛ لازم است؛ ضمن احضارریاست جمهور و استیضاح وزرای صنعت و معدن و تجارت و اقتصاد و احضار سایر اعضای تیم اقتصادی دولت به مجلس؛ پس پرده طرح سبد کالا را روشن نموده و به اطلاع مردم برسانند.
 
مشکلات اجرایی این طرح؛ حتی با اندکی تعقل؛ قابل شناسایی وردّ اجرای آن بوده؛ اگرنارضایتی شدید؛ ایجاد کرده اهداف دیگری وجود داشته که علیرغم اعتراض های گسترده در سراسر کشور؛ حاضر به قطع اجرای سبد کالا و واریز وجه نقد به حساب یارانه ها همچون سالهای گذشته نیستند! البته یکی از علل عمده احمدی نژاد زدایی هست؛ که بیشتر موجب یادآوری روزهایی شدند که مردم ایران موضوعیت داشتند و عزیز!
در صورت تداوم این طرح؛ اعتراض های مردمی که درحال شکل گیری است؛ مدیریت شده و 9 دی دیگری در پاکسازی کامل رؤسا وعوامل وجریان فتنه و اصلاحات به وجود خواهد آمد؛ چون؛ افراد با تحصیلات پائین نیز جنگ قدرت و احمدی نژادزدایی را در این طرح فهمیده و درصف انتظار سبد کالا می گفتند؛ پای صندوق رأی جواب دست و پای یخ زده مان را می دهیم.
 
سناریوی پس پرده این طرح؛ عصبانی و ناراضی کردن مردم از نظام؛ در دهه فجربوده؛ تا بنابر خواست دشمنان اسلام؛ از حضور در جشن انقلاب و روشنگری از ظلم دشمنان اسلام و رژیم پهلوی امتناع کنند.
 
سوالات پیش رو از ریاست جمهور و تیم اقتصادی:  
 
 1- چرا شروع این طرح را هم زمان با آغاز دهه فجر و جشن انقلاب اسلامی قرار دادند؟
 
آیا این طرح وظیفه تحت الشعاع قرار دادن این دهه و مشغول کردن مردم به مشکلات عدیده این طرح و درنتیجه؛ عدم اجرای برنامه های معمول دهه فجرو به جای جشن و شادی؛ تلخکامی نصیب مردم شود؛ مطابق با خواست دشمنان اسلام و جریان فتنه =جریان اصلاحات نیست؟
 
2-  پس پرده وهدف اصلی از اجرای این طرح چیست؟
 
3- دلیل اصرار به ادامه اجرا و اعلام مکررو تعمّدی واگذاری سبد کالای مرحله های دیگربه همه؛ علیرغم اشکالات عمده چیست؟ اگر قراراست همه مشمول سبد کالا شوند؛ چرا از اول همین کار نشد؟!!این دلیل که امکان شناسایی دقیق حقوق مشمولین نبوده خلاف واقع بوده ومقبول نیستِ زیرا؛ با جستجوی رایانه ای  در کمتر از چند دقیقه می توان به طور دقیق موارد مورد نظر را از کلیه جامعه هدف استخراج کرد؛ این کار انجام شده؛ چون؛ شرط تعلق سبد را ابتدا پانصد هزارتومان و سپس یک میلیون تومان حقوق ماهانه اعلام کردند؛ عدم مشمولیت این شرط از چه طریقی حاصل شده؛ از همان طریق نیز حقوق چند میلیونی خیلی ها معلوم می شد؛ ومشمول سبد نمی شدند؛ لذا؛ هدف اصلی همین وضع بوده تا مردم عصبانی و از بی عدالتی مسئولین؛ از نظام ناراضی شوند؛ ودهه فجر را به روشنگری ظلم های رفته از دشمنان اسلام و رژیم پهلوی نپردازند! این هدف عیان تر از آن است که بتوان پنهان کرد!!
 
4- به چه دلیل قانونی طرح های دولت یازدهم تحت هر شرائطی؛حتی به قیمت زجر و اعتراض گسترده و... در سراسر کشورباید اجرا شود؟  
 
  5- چرا اجناس خارجی انتخاب شده؛ در حالی که وظیفه کلیه مسئولان حمایت از تولید داخلی است. کدام تاجر وبازرگان  و... ثروت آنی لازم داشت.
 وقتی پزشکان؛ گوشت منجمد را برای سلامتی مضر اعلام می کنند؛ چرا مرغ منجمد جزءسبد کالا شده؛ همچنین؛ اگر هدف کاهش قیمتهاست چرا گوشت قرمز که قیمتش رقم نجومی شده و درحال صعود هست؛ جزء سبد نشده تا کاهش قیمت پیدا کند!
چرا تخم مرغ قرارداده شده که امکان شکستن وجود دارد و حمل آن بر گیرندگان مشکل تر. درخانواده های کم جمعیت باید پنیر و تخم مرغ را روزانه بیش ازحد معمول استفاده کنند؛ تا فاسد نشود.
 
این وضعیت نشانگر میزان توان دولت تدبیراست. چو صد گفته چون نیم کردار نیست!
 
6- چرا کالاها ازاستان ها و شهر و روستا که کمک به تولید کننده های متعدد سراسرکشوربوده وهزینه جابجایی نیز حذف می شود؛ و تقسیم درآمد و سود عادلانه بین همه فعالات اقتصادی خرد و کلان تقسیم می شود؛ تهیه نشده و لطف دولت به چند سرمایه دارخاص و... رسیده؟
 
7- اگر قراربه پرداخت پول از کارت یارانه بود؛ چرا درانتخاب کالا محدودیت ایجادشده و موجب مشکلات عدیده و بی اثر شدن هزینه زیادی از بیت المال شده است؟ آیا همین عملکرد؛هدف اصلی که به نوایی رسیدن بعضی ها بوده؛ را ثابت نمی کند؟!
وقتی مردم کالا انتخاب کنند؛ به بعضی ها چیزی نمی رسد؛ ولی قدرت خرید مردم بالا رفته و نفع آن به همه فعالان اقتصادی خرد و کلان می رسد.این همان عدالت وحماسه اقتصادی است که وظیفه دولت شکوفا کردن آن است.
 
8- چرا برای کاهش قیمتها؛ریشه ها و گلو گاههای  فساد مالی که داخل کشور به نام رانت خواری و ویژه خواری و...؛ سیر صعودی دارد؛ و ربطی به تحریم ومذاکرات ژنو و...؛ ندارد؛ از بین نمی رود؟
 
این طرح چندین بارهم تکرار شود؛ به کاهش قیمت درازمدت منجر نخواهد شد؛ چون ریشه ها باقی است. مثل فنر؛ مجدد؛ جای اولش قرارخواهد گرفت.
 
وقتی اقتصاد کشور به جایی می رسد؛ که مسیرهای خلاف شرع وقانون؛ بازده مالی آنی ومیلیاردی می دهد؛ ولی مسیرهای شرعی و قانونی دیربازده وجز؛ گرفتاری مالی و عدم افزایش سرمایه وامکانات و درگیروام و قسط شدن و گاهی به خاطربدهی تا زندان؛ هست؛ این طرح ها به مزاح کردن با رانت خواران ومفسدان اقتصادی  بیشتر شبیه است؛ تا فعالیت اقتصادی!

منبع:http://mansorevatani.blogfa.com
 

  

سوالات یک بی سواد مزدور از رئیس جمهور!

مهدی بلوکات
یادم هست دوران دانشجویی، وقتی در سال های حاکمیت دولت آقای خاتمی، انتقادی می کردیم، یا در تجمعات و برنامه های دانشجویی شرکت می کردیم و یا بیانیه و نامه ای بر خلاف میل مسئولان دولتی می نوشتیم، سریعا مدیران وقت و رسانه های اصلاح طلب و حتی مسئولان عالیرتبه دولتی، ما و سایر دانشجویان را «عدی چماق به دست مزدور» ، «وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی» و «افراطی گرا و خشونت طلب» می خواندند که بایستی مورد غضب و برخورد دستگاه های مربوطه قرار گیریم.
اما ظاهرا، قصه پر غصه ی توهین ها و زخم زبان های وقت و بی وقت به منتقدان - به ویژه اگر اساتید و دانشجویان انقلابی باشد- همچنان ادامه دارد.
این مسئله آنجا دردآورتر و ملال انگیزتر می شود که منتقدین و یا حتی معترضین به یک موضوع ملی، از ناحیه بالاترین مقام اجرایی کشور مورد هجمه قرار گیرند.
در همین رابطه، مواجهه رئیس دولت یازدهم با منتقدین توافق ژنو، در نوع خود تاسف آور و قابل تامل است.
سخنرانی آقای روحانی در جمع روسای دانشگاه ها که قاعدتاً بایستی متین ترین، منطقی ترین، علمی ترین و مستدل ترین سخنرانی یک رئیس جمهور باشد، به یکی از تلخ ترین سخنان ایشان تبدیل شد که بایستی به بحث و نقد و نظر گذاشته شود.
آقای روحانی که با شعار اعتدال و برپایی دولت تدبیر و امید به میدان آمد و در ایام تبلیغات انتخاباتی، دائم بر تحمل مخالف و منتقد تاکید داشت، در اجلاس مذکور، منتقدین توافق ژنو را عده ای بی سواد و مزدور خواند و گفت: "چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند؟!"
این جملات آقای روحانی در حالی بیان می شود که ایشان در اظهار نظرهای گوناگون قبل و پس از انتخابات، بر لزوم استماع دیدگاه همه سلایق و جریانات فرهنگی و سیاسی تاکید می نماید و هر گونه تهمت و اسائه ادب به ساحت مردم و نخبگان را نکوهش می کند و اساسا یکی از دلایل حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری 92 را برطرف نمودن فضای بی حرمتی و افتراء و تحقیر مردم و حاکم کردن فضای نقد و آزادی بیان می داند.
روحانی در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در جمع مردم آذربایجان غربی قول می دهد که: "آ‌زادی در دولت روحانی به معنای واقعی نمایان می‌شود" و پس از آن در سفر استانیِ خوزستان گفت : "در این دولت انتقاد آزاد است." و جملات و وعده های متعدد از این جنس، مبنی بر رعایت حقوق منتقد و احترام به افکار عموی، همواره ترجیع بند کلام ایشان بوده است.
حال بایستی چند سوال شفاف و بی پرده از آقای رئیس جمهور پرسید.
جناب آقای روحانی!
آیا واقعا به افکار عمومی- بخصوص اساتید و دانشجویان- حق نمی دهید که در رابطه با مسائل کشور، از جمله «توافق نامه ژنو» از شما و مسئولان دولتی سوال کنند و خواستار تبیین ابعاد مختلف آن شوند؟‌
آیا شیوه انعقاد و مفاد و بندهای توافق نامه ژنو را کاملا شفاف و خالی از ابهام می دانید و مخالف بحث و بررسی کارشناسانه و علمی پیرامون این توافق نامه هستید؟‌
آیا محرمانه بودن و تاریخی بودن توافق نامه ژنو به حدی است که همه بایستی مجبور باشند قرائت و برداشت جنابعالی و همکارانتان در دولت را بپذیرند و اساتید و دانشجویان رشته های حقوق، روابط بین الملل و افراد آگاه و مسلط به زبان های خارجی، حق ندارند خلاف قرائت به اصطلاح رسمی دولت، برداشت و تفسیر یا ترجمه دیگری را ارائه دهند؟
آیا با وجود تعابیر و تفاسیر نگران کننده امریکا و اروپا و سکوت توامان جنابعالی، وزیر خارجه و سایر مسئولان دولتی در این مورد، بازهم دانشگاهیان ، نخبگان و عموم مردم حق تشکیک در مفاد و دستاوردهای ژنو را ندارند؟
آیا واقعا توافق نامه ژنو بازی برد- برد است وحقوق مختلف ملت ایران، از جمله حق غنی سازی در آن قید شده است؟
آیا طرف غربی به تعهدات خود پایبند است و حداقل در مقام موضع گیری و ادبیات دیپلماتیک، حقوق و عزت ایرانیان را به رسمیت شناخته است؟
آقای روحانی!
آیا واقعا معتقدید طرف امریکایی و اروپایی به ملت ما احترام می گذارد و حرف از گزینه هاب نظامی و استمرار تحریم ها بر مبنای همین احترام است؟
آیا ده ها استاد و هیئت علمی دانشگاه و دانشجویان و تشکل های دانشجویی که در رابطه با عملکرد دولت در توافق نامه ژنو بحث و انتقاداتی داشتند، بی سواد و مزدوراند؟
آیا صیانت از میراث شهداء و دانشمندان هسته ای، دغدغه یک عده بی سواد است که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند؟
آقای روحانی!
جواب سوال های بالا از نگاه مردم کاملا مشخص است و لزوم شفاف سازی در مورد مسایل کلان کشور از نگاه هیچ فرد یا گروهی پوشیده نیست.
اما چرا اساتید ، دانشجویان، نخبگان و عموم مردمی که در رابطه با محورهای مورد اشاره، اظهار نظر کردند و بحث و تبادل نظر نمودند، بی سواد و مزدور خطاب می شوند؟
به نظر می رسد آینده اینگونه اظهارنظرها، نوعی خشونت نظری و دیکاتوری پنهان را رقم خواهد زد که کسی حتی فکر پرداختن و سخن گفتن در رابطه با راهبرد ها و تصمیمات کلان دولت را به خود راه ندهد و هر صدایی که با نوای دولت هم آهنگ نباشد، در گلو خفه شود.
البته طبیعتاً این رویکرد و دیدگاه آقای روحانی در رفتار سایر مسئولان دولتی نیز متجلی خواهد شد.
تاکید بیش از اندازه آقای ظریف و تیم همراهشان بر محرمانه بودن مذاکرات و پاسخگو نبودن ایشان به نمایندگان مجلس و افکار عمومی، از تبعات همین دیدگاه ها است.
چرا بایستی وزیر امور خارجه کشور در مواجهه با مجلس شورای اسلامی و سوالات و ابهامات متعدد نمایندگان، مردم بگوید مذاکرات محرمانه است، اگر می خواهید مرا استیضاح کنید؟!
این رفتارها و مواضع ، در واقع ترجمه های دیگر همین جمله آقای روحانی است که « چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند؟!»
آقای روحانی باید بپذیرند که قریب به نیمی از مردم به ایشان و برنامه هایشان رای ندادند و قرار نیست همه مردم و نخبگان – حتی کسانی که به ایشان رای دادند- تابع بی چون و چرای تصمیمات و دیدگاه های ایشان و همکارانشان باشند.
جمعیت مذکور، مملو است از اساتید دانشگاه، متخصصین، دانشجویان، روحانیون، اصناف و ... که همگی فهیم و باسواداند و نان بازوی خویش را می خورند؛ نه اینکه بی سواد و مزدور و مواجب بگیر دیگران باشند.
آقای روحانی حتما بایستی ادبیات و نگاهشان را در اینگونه موارد عوض کنند.
در آخر بایستی به آقای روحانی متذکر شویم:
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید...

منبع: rajanews.com


  

1: برد-برد : را مردم زمانی می گویند که دزدی صورت بگیرد و مردم داد می زنند برد برد ! و دیپلمات ها زمانی می گویند که به یک پیروزی بزرگ برسند !!!...وااااای

2:یارانه : همان گداپروری سابق از دولت به ملت و در زمان کنونی به عملی می گویند که از کدخدا به دولت صورت می گیرد ...

3:لبو فروش : افرادی هستند که خواسته یا ناخواسته به شغل شریف کلاه گذاشتن مبادرت نفرموده ! و بجای آن در انتخابات ها افرادی اصیل و تحصیل کرده هستند و در زمان کنونی طبق گفته ی سریع المداد  افرادی بی سواد و ... هستند !گیج شدم

4:آزادی بیان : شیرین ترین دروغی که می شد از یک گروه شنید. از نتایج شکرک زدن آن می توان به توقیف و شکایت و .. اشاره کرد...دروغ

5:خزانه خالی : مکانی است که خالی از پر است و شاید هم پر از خالی است! ولی با هوای موجود آنجا می توان برای تغییر دکوراسیون مهم ترین اتاق ساختمان پاستور.مبلغ 6 میلیارد تومان هزینه کرد...!باید فکر کرد

6:غلط کردم : به عمل و سخنی می گویند که یکی از سران فتنه سبز این روز ها برای بازگشت به قدرت ناچار است در هر سخنرانی آن را چند بار تکرار کند..خیلی خنده‌دار

7:تخلیه تهران : ابتکاری ترین روشی برای مشکل آلودگی هوای تهران که می شد از مبتکرین ترینتهوع‌آور عضو کابینه ی اعتدال شنید !

8: پلمب : به عملی می گویند که یک عده 10 سال پیش انجام دادند و این بار برای محکم کاری دوباره انجام می دهند و معیاری برای افزایش عزت پاسپورت های ایرانی...آفرین

9: مشاور:پاچه خوار سابق و در زمان حال کسی است که به دلیل نداشتن عضوی ارزشمند به نام مغز !!!  نصف مردم را بی قانون و افراطی بداند ...!مشکوکم

10:استقبال : به عملی می گویند که سربازان و بچه دبستانی ها به صورت خودجوش در استقبال از برخی از مسئولین آنتی پوپولیست انجام می دهند...یعنی چی؟

11:قهوه: چیزی است که هر چه بیشتر با غربی ها خورده شود نشان از پیشرفت دیپلماسی و گشایش در تحریم ها می باشد !خیلی خنده‌دار

12:چای : چیزی که درجه اش از قهوه پایین تر است ! و بیشتر در شهرستان ژنو با بانو اشتون خورده می شود و نشان دهنده میزان پیروزی در مذاکرات است...پوزخند

13:  2600 : میزان تیز بودن تیغ کمباین های شایسته سالاری است ! عزل 2600 مدیر در عرض شش ماه ...ترسیدم

14: 10 کیلو : به فناوری خیلی پیشرفته ایی می گویند که ایران آن را ندارد ! به گفته وزیر صنعت به دلیل نداشتن فناوری بسته بندی 10 کیلویی ایران قادر نیست برنج هایش را با این مقدار بسته بندی کند !....خیلی خنده‌دار

15:پیام 24 خرداد : به پیامی می گویند که صدای خواندن وشنیدن آن از صدای موتور کمباین های کشاورزان ! شدیدتر بوده و نتیجه ی نخواندن آن را مدیران 24 دانشگاه به خوبی می دانند...چشمک

16: فروختن : به عملی می گویند که حقوق دان ها از آن سر رشته ایی ندارند ! و برای همین بجای فروختن ! معمولا به اکسید کردن مواد مربوطه روی می آورند...دعوا

17:حاج محمود : را عامل انقراض دایناسور ها و به وجود آمدن پستانداران بعد از دایناسور ها می دانند ! و همچنین یکی از علل پیدایش قطب جنوب در شمال تهران معرفی شده است!...پوزخند

18:خاطره : به عملی می گویند که افراد بعد از خوردن پسته های لب خندان زیاد در هنگام خواب برایشان اتفاق می افتد ! و بعد آن را برای تاریخ نگاری استفاده می کنند ...!جالب بودآفرین

19: دایره نظام : یک چیزی شبیه به استوانه نظام است ! منتها در کف و قاعده ی استوانه قرار دارد ! گفتنی است این دایره در سال 91در مشهد برای اولین بار توانست پوست موز کف خیابان را به مراسم شب قدر ربط دهد ! فعلا در حال تکاپو برای ریاست مجلس است....مدرک داشتن

20:مناظره : به کاری می گویند که برخی افراد بعد از چهار سال هنوز احساس سوختگی ناشی از آن را در ... خود حس می کنند ! و برای همین از انجام مناظره دوباره در باب مسائل اقتصادی طفره می روند...بلبلبلو

21:ویژه خواری : به عملی می گویند که اگر کسی که از ما نباشد انجام دهد فساد است ! ولی اگر کسی از ما باشد انجام دهد از نبوغ اقتصادی وی به حساب میاید ! گفتنی است افرادی با 12 اتهام اقتصادی و امنیتی هیچ گاه ویژه خواری نکرده ! بلکه تغذیه ی ویژه کرده اند...مدرک داشتن

22: دانا : به افرادی می گویند که به دلیل داشتن سطح بالایی از دانش درو کردن با داس !!! می توانند هر کسی را عزل و نصب بکنند !گریه‌آور

23: کارت زرد : به چیزی می گویند که اگر برای دولت قبل باشد ! حق است ! و اگر برای این دولت باشد ! با واکنش شدید استوانه و سایر اشکال هندسی طرفدار او مواجه می شود !تهوع‌آوربلبلبلو

24: تئوریسین : به کسی می گویند که از شاگردان کنل ولادیمر لیاخوف روسی ( کسی مجلس ملی را  به توپ است )  باشد ! گفتنی است این فرد قبلا توسط دوستانش قرار بود شهید اصلاحات در ایران شود ! البته زهی خیال باطل ....!  نکته بین

25: آشتی کنان : به عملی می گویند که از نشانه های بارز اعتدال می باشد ! فرقی ندارد که طرف مقابل  دعوا ! شیطان کوچک باشد یا بزرگ ! مهم آن است که در مواردی با هر نوع شیطان و با هر اندازه ایی ! انسان بتواند یا با تلفن یا تنها در اتاقی قهوه میل کند !بووووس

26:  دادگاه خانواده : به مکانی می گویند که در سابق برای مشکلات خانوادگی افراد بود ! ولی اکنون مکانی است برای رفت و آمد و مصاحبه با خبرنگاران با استوانه زاده ها (آقازاده ها) می باشد ! صرفا این مکان خاصیت دیگری ندارد !خیلی خنده‌دار


27: شهرداری : آرزو بر آقازاده ها عیب نیست ! تعریف دیگری ندارد!بلبلبلو


28: اتوبان : مکانی است که هم مردم آزار دارد و هم مداح ! و گاهی اوقات در ساعت 2 نصف شب تعدادی خبرنگار و دوربین موبایل در آنجا یافت می شود ! اکنون برای ساختن شایعه توسط یک عده از آن استفاده می شود...!باید فکر کرد

29: صراط : در عربی به معنای راه است ! ولی در فارسی به چیزی می گویند که برای افزایش بازید و درآمد ! می توان از آن برای کوبیدن دوستان استفاده کرد !خوابم گرفت

30: چادر : به چیزی می گویند که دیپلمات های سخنگو آن را دارند ولی همسران دیپلمات های خندان بعضی هایشان آن را ندارند ...پوزخند

31: دلار : در سابق از افزایش ارزش آن برای اعلام ورود آقازاده معروف به کشور و از کاهش دادن ارزش آن برای اعلام حضور استوانه در انتخابات استفاده می شده است ! و از وزن آن برای کوبین رقیب توسط اشکال هندسی شبیه به استوانه استفاده می شود ! اکنون وسیله ایی است برای ترساندن مردم از چرخ های سانترفیوژ !

32: آقوی همساده : به فردی می گویند که با آمدن دولت معتدل ! دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارد ....

33: دستشویی : مکانی است که مردم از آن برای ریختن گلاب به رویتان استفاده می کنند ! ولی مهم ترین کاربرد آن !برای مذاکره تلفنی صمیمی ترین دوست انگلیسی حقوق دان ها !!! با طرف ایرانی می باشد !

34: 800 گرم : وزن پنیری می باشد که دولت برای جلوگیری از پوکی استخوان افراد حمل کننده ی سبد کالا به مردم می دهد ...

35: کیهان : به چیزی می گویند که موی دماغ سبزک ها و بنفشک ها باشد ! میزان خارش! آن برای این افراد بسته به تحرک این افراد برای رسیدن به قدرت و همچنین بستن سایت های هسته ایی برای چرخیدن زندگی آقازاده ها و نه مردم می باشد ....

همین....پوزخند


برگفته شده از فرهنگ پروازfarhangeparvaz.blog.ir


  

مردم = «لشکر قابلمه به‌دست»!!آفرین

اگر «مرگ موش» هم توزیع بشود مردم در صف می‌ایستند!وااااای

نمایندگان مردم = وکیل‌الدوله!یعنی چی؟

حضور مردم در سفرهای استانی = علامت گرسنگی مردم!!خسته کننده

49/5 درصد از مردم = بی‌قانون و طرفدار خشونت!!اصلا!

هر صدای منتقد و دلسوز = افراطی و خشونت‌طلب!!گریه‌آوردروغ

موج‌سوارن سیاسی- یک بار برای همیشه تکلیف خود را با واژه «مردم» روشن کنند


 تفکری خاص وجود دارد که تا دیروز حضور مردم در سفرهای استانی را نشانه گرسنگی آنها می‌دانست اما امروز حضور مردم، یک اتفاق کاملاً خودجوش است.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از کیهان، در حالی که به بهانه انتخابات اخیر ریاست جمهوری، عده‌ای از مسئولان دولتی از کنار گذاشتن همه تجارب تلخ سیاسی با کشورهایی که سال‌ها در حق مردم ما ظلم و ستم روا داشته‌اند سخن می‌گویند و در حالی که به بهانه تعامل با جهان عده‌ای حتی حاضرند از برخی مبانی و اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب هم کوتاه بیایند! و بالاخره در حالی که به گفته رئیس جمهور هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم و همه و هر چه هست خوب مطلق است، عده‌ای از مقامات دولتی- که به دشمنان این مردم از گل نازک‌تر نمی‌گویند- مردم را مورد توهین قرار داده و به جای وحدت‌آفرینی در داخل، سعی در ایجاد شکاف و انشقاق در صفوف مردم دارند! به مجلس می‌تازند و هر صدای منتقد و دلسوزی را با برچسب افراطی و خشونت‌طلب پاسخ می‌دهند و با حربه عدم درک پیام رأی مردم آنها را می‌نوازند!


این تعارض و دوگانگی از کجا ناشی می‌شود و چه ثمری در پی خواهد داشت؟! بالاخره مردم از دید این افراد چه هستند و در عمل برای آنها چه ارزشی قائلند؟ رأی و اندیشه مردم تا چه زمانی محترم و پسندیده است؟ تا آن هنگام که جناح سیاسی شما را پشتیبانی و انتخاب کند یا نه! مردم فارغ از این که شما یا دیگری را برگزینند، محترمند؟ سخنان مشاور ارشد رئیس جمهور پرده از بسیاری از حقایق برداشته و پاسخ روشنی به این دست پرسش‌ها می‌دهد منطق این افراد، دقیقا همان منطقی است که چند سال قبل رئیس جمهور آمریکا مطرح کرده بود و می‌گفت «هر که با ما نیست بر ماست»! وقتی 49/5 درصد از مردم کشور به صراحت و بدون هیچ ابهام و ایهامی توسط نزدیک‌ترین فرد به رئیس جمهور مورد توهین قرار می‌گیرند و به بی‌قانونی و طرفداری از خشونت متهم می‌شوند، چه منطقی جز آنچه گفته شد را می‌توان برای آن تصور کرد؟! در این نگاه مردم وسیله‌اند تا جناح خاص سیاسی به قدرت برسد. پس اگر این وسیله! به وظیفه‌ای که جناح خاص برای آن تعریف کرده است عمل نکرد مستحق هر نوع توهین و تحقیر است! فراموش نکنیم این سخن- و موارد مشابه که در مدت اخیر زیاد شنیده شده- از اردویی به گوش می‌رسد که پیش از این سال‌ها نظام را- و نه یک دولت خاص را- به تقسیم مردم به شهروند درجه یک و درجه دو متهم می‌کرد! سال‌ها از تبعیض‌های ناروا سخن می‌گفت و سال‌ها دم از مردم‌سالاری می‌زد و خود را یگانه گروه معتقد و متکی به مردم‌ می‌دانست و حتی برای این کار به اردوکشی خیابانی و به‌کارگیری اراذل و اوباش به جای مردم و آتش زدن سطل زباله‌ها دست زد!

 

اکنون همان‌ها هر که را که به تفکر و نامزد خاصی رأی نداده بی‌قانون می‌دانند حتی اگر این «هر که» نیمی از مردم کشورمان باشند! به واقع اگر در گذشته چنین سخنی توسط یک مقام رده چندم دولتی گفته می‌شد، رسانه‌های زنجیره‌ای شما چه گلویی چاک می‌کردند و چه فریاد وا مردمی سر می‌دادند!؟ و امروز چه شده که قبیله‌گرایی سیاسی، آنها را از عمل و حتی تظاهر به پایبندی به شعارهای پیشین بازداشته است؟ آیا در عقیده‌تان راجع به مردم تجدید نظر کرده‌اید یا نه براساس مستنداتی واقعا نیمی از مردم را ضد قانون می‌دانید؟!


واقعیت این است که هیچ اتفاق تازه‌ای نیفتاده است! این سخن هم حرف نویی نیست و این اردوگاه از این گونه سخنان فراوان دارد! در دوره اصلاحات همین افراد مردم را با وقاحت و بی‌پروایی «لشکر قابلمه به‌دست» معرفی کردند و در توهینی آشکار مدعی شدند که اگر «مرگ موش» هم توزیع بشود مردم در صف می‌ایستند! آنها که تا دیروز برای حفظ شأن مجلس- که البته والا و بالاست و باید حفظ شود- به دروغ اشک تمساح می‌ریختند و فریاد می‌زدند و گلایه می‌کردند که دولت نسبت به مجلس بی‌مهری می‌کند و مجلس را در رأس نمی‌داند امروز، عصاره فضائل ملت در نظرشان آنقدر بی‌ارزش و بی‌مقدار است که سودای تغییر قانون و امکان انحلال مجلس منتخب مردم توسط رئیس جمهور را دارند! آنها که دیروز عده‌ای از نمایندگان مردم را وکیل‌الدوله! می‌نامیدند و نماینده آزاد و مردمی را کسی می‌دانستند که دائم در حال درگیری و نزاع با دولت باشد، امروز از چند سؤال به‌حق نمایندگان و هشدار درباره چند تخلف آشکار و انحراف خطرناک آنها به تنگ آمده‌اند و برای نمایندگان خط و نشان می‌کشند و از حالا برای انتخابات آینده برنامه‌ریزی می‌کنند و نقشه می‌کشند تا مجلسی همسو با دولت- و به تعبیر دیروز خودشان وکیل‌الدوله- تشکیل دهند! اینها گوشه‌ای از اعتقاد و باور این جناح نسبت به مردم است که هنوز در ذهن و خاطر مردم باقی است و بالاترین سند دروغگویی مدعیان حمایت از مردم، فتنه 88 بود که رأی تاریخی و بی‌نظیر مردم را برنتافتند و به خوش‌رقصی برای آمریکا و اسرائیل پرداختند و امروز هم بی‌شرمانه و با رأی همان مردم به رئیس جمهور محترم، رنگ عوض کرده و در پوستینی جدید خود را حامی رئیس جمهور جا زده و دوباره بر مناصب دست پیدا کرده و به جای قدرشناسی از ولی‌نعمت‌های خود، توهین به آنها را پیشه خود کرده‌اند!

همین تفکر بود که تا دیروز حضور مردم در سفرهای استانی را علامت گرسنگی مردم می‌دانست و آن را به «رقص دلفین‌ها» برای کسی که برایشان غذا می‌انداخت تشبیه می‌کرد و هر حرکتی که مردم در آن حضور داشتند و از ایمان و عشق مردم شور و نشاط می‌گرفت «پوپولیستی»، سازمان‌دهی شده و خالی از عقلانیت می‌دانست و حضور در جمع مردم را بی‌ثمر و عوامفریبی! همان‌ها که تا دیروز معتقد بودند به جای رفتن به این شهر و آن شهر، می‌توان در مرکز با نخبگان نشست و مسائل را حل کرد، امروز سفر استانی دولت را- که کاری خوب و پسندیده و ضروری است- از منظر دیگری تفسیر می‌کنند و همه حرف‌های دیروزشان را به طاق نسیان و فراموشی کوفته‌اند! امروز هر کاری خوب است و استقبال‌ها «خودجوش» و مردمی!


اما چه خوب است صاحبان این تفکر- که در اصل تفکری نیست جز موج‌سواری سیاسی- یک بار برای همیشه تکلیف خود را با واژه «مردم» روشن کنند و بگویند مردم تا کجا و تا چه اندازه برای آنها اهمیت دارند؟ آستانه تحمل رفتار مردم برای آنها تا کجاست چه وقت مردم ارزشمندند و چه وقت بی‌ارزش؟ از نظر آنها این مردم همان مردمی‌اند که امام راحل رأی آنها را میزان می‌دانستند یا نه رأیشان وقتی میزان است که آنها را بر مسند بنشاند!؟ اصلا نسبت شما با رئیس جمهوری که با رأی مردم انتخاب شده و خود را خدمتگزار مردم می‌داند چیست؟! شما در لوای کسی جمع شده‌اید که بالاترین توفیق خود را انتخاب توسط مردم و بالاترین فخرش را برآمدن از عهده امانت مردم می‌داند پس چگونه این همه تضاد در دیدگاه و مشرب شماست؟! یقیناً این همه دورویی و پنهان کردن نیات درونی و تظاهر به رفتار و عقیده‌ای دیگر از نگاه تیزبین مردم پنهان نمی‌ماند.

منبع: ir.598


  

 از شعار احترام به نظر مخالف!وااااای و استقبال از نقد مخالفینتهوع‌آور و بالا بردن آستانه تحمل مسئولین دولتییعنی چی؟ تا توقف «یالثارات الحسین» و ارجاع پرونده  وطن امروز و 9 دی به مراجع قضایی و اخطار به داش حسین و ...هیسسسس

«عدالت» هم مثل «شلمچه» «سه راهی شهادت» دارد
به «زمین صبحگاه دوکوهه» قسم، مخ «قطار اندیمشک» دارد سوت می‌کشد این روزها.
در دولتی که اهانت به ساحت قدسی حضرت زهرا‌(س)… همان حضرت زهرای بچه‌های پهلو شکسته «کربلای 5» تحمل می‌شود، ما را ممنوع القلم، بلکه دادگاهی کرده‌اند تا هیچ چیز از فساد نفتی کرسنت آقازاده فتنه‌گر که در دوران وزارت همین وزیر نفت فعلی رخ داده بود، ننویسیم. دزدی را لیبرال‌های کرسنت کرده‌اند، تذکرش را ما گرفتیم! مگر در پرونده کرسنت، پای چند طبقه اختلاس، امضا شده که ما را از شرح آن ممنوع‌القلم کرده‌اند؟! خداوند بیفزاید بر درجات شهدای شرق ابوالخصیب. امضای سرخ‌شان، پای فتوحات واجب‌الشرح است، نه دله‌دزدی‌های لازم‌السکوت! الحق که وصیتنامه‌ها کجا و متن بعضی قراردادها کجا؟! خوب است برای ما، بعضی‌ها، خط‌قرمز معین نمی‌کنند، و الا باید فکر می‌کردیم آقازاده کرسنت، «علیه‌السلام» است!

اصلا نکند گیردادن ما به تخلفات کرسنت هم مخل روند مذاکرات است و ما نمی‌دانیم! دیده بودیم در زمین، مین بگذارند، ظاهرا در زمان هم می‌شود گذاشت! و در زمین عدالت هم! خودی‌ها چه مین‌های بدی می‌کارند! از قرار، «عدالت» هم مثل «شلمچه»، «سه راهی شهادت» دارد.
سردار یک دست کربلای 5، حاج حسین خرازی! آزادی بیان ما در خطر است. به قلم ما که رسید، آسمان دولت اعتدال، تپید! در جمله «ما ممنوع‌القلم‌ها را سریع‌القلم کرده‌ایم» تشخیص میزان صداقت، آسان است. ما انتظار داشتیم «کربلای 5» خط قرمز دولت باشد، نه «کرسنت».

pai-ke-ja-mand

«کربلای 5» دربار ندارد که قزوه، شاعر درباری باشد. سراینده «مولا ویلا نداشت» در جناح عدالت است. هنگامی که بچه‌های مخابرات آمدند روستای شهیدآباد مازندران تا تلفن خانه مادر شهید را بکشند، شیرزن جواب‌شان داد؛ «بچه من در لشکر 25 کربلا، خودش بیسیم‌چی بود، اول بروید خانه دیگر اهالی».
بی‌خیال روزگار، من هنوز دوست دارم دست تکان دهم برای «قطار اندیمشک». آخر امروز چهارشنبه، به شب که برسد، بیست و هفتمین سالگرد عملیات «کربلای 5» است اما بعضی شعرا، فقط خوب می‌دانند از یازدهم سپتامبر دقیقا چند روز گذشته و آمار توله‌های اوباما دست‌شان است
بعضی شعرا آخرش هم نفهمیدند که 24 از 13 بزرگ‌تر است و 40 از جفت‌شان. بعضی شعرا سال 88 «مداح توهم» شدند و در «دربار آقازاده‌ها»، سبیل‌شان با «تقلب» چرب شد. بعضی شعرا، در «دربار فتنه»، بچه‌های کانال پرورش ماهی را به قطر گردن «م – ه»و چند اسم مخفف و خار و خفیف دیگر فروختند.

شعرهای‌شان هست! بعضی شعرا، علاوه بر شعر، شِر هم می‌گویند و اغلب شِر می‌گویند و یادشان رفته «دوئیجی» کجاست و «حاج بخشی» که بود! یک بار در کودکی داشتم «مولا ویلا نداشت»را می‌خواندم، خیال کردم نام سراینده‌اش «غزوه» است، بعد دیدم این درست‌ترین اشتباه عمرم بوده!
شهدای «کربلای 5» هیچ کدام دربار نداشتند، حسین غلام کبیری، بچه شاه‌عبدالعظیم بود، امیرحسام ذوالعلی دربار نداشت و مولای ساکن در چند کوچه پایین‌تر از سه‌راه جمهوری، هنوز هم ویلا ندارد.
قزوه شاعر انقلاب است و انقلاب دربار ندارد. ساعت دست بعضی شعرا اما همچنان با موسسه تنظیم می‌شود! نشان به نشان فتوحات «کربلای 5» هر کجا بحث امتیاز گرفتن از دشمن است، نام بسیجی می‌درخشد. شاعران دولتی را اتفاقا همین وقت‌ها می‌توان شناخت.

«خانه شعر»، «همت» را قبول دارد اما بی‌وصیتنامه‌اش و البته «دولت» را بیشتر از «همت» دوست دارد. هفت شهر عشق را بسیجی گشت، «خانه شعر» هنوز اندر خم قر و فر سبیل و کلاه فرانسوی است.

شاعر «قطار اندیمشک»، قزوه عزیز! امشب بچه‌های «کربلای 5» به خط می‌زنند.
زمین و زمان را مین‌گذاری کرده‌اند، دوباره باید «سربند یا زهرا‌(س)» بست…
«حالا قطار بر ریل گلوله‌ها خواهد رفت… و سوزن‌بان بهشت در سه‌راهی شهادت ایستاده است».

منبع:http://bachehayeghalam.ir


  

دولت حتی یک سفر استانی و یا به قول خودشان پایش و پویش هم نرفته است. . .
حتی همانی را که در بوق کرده بود یعنی احیای سازمان برنامه را هم نتوانسته اجرایی کند.

تمام پروژه ها تعطیل گشته و صرفا کمیسیون و کارگروه فلان و بهمان شکل گرفته است.
هیچ اقدامی برای احیای دریاچه ارومیه انجام نشده. فقط کارگروه پشت کارگروه . . .

بولدزر دولت همه چیز را صاف کرده است. . .
حتی یک پروژه عمرانی بزرگ نیز راه اندازی نشده . . .

و البته فقط وعده داده اند که با 4 میلیارد دلار قطره چکانی استکبار همه مشکلات در آینده حل خواهد شد. . . .

از 12 مرداد تا کنون 150 روز گذشته است . . .

هسته ای و دفاعی را به کما برده اند. . . .

دولت جدید 35 سال آرمان مبارزه با استکبار جهانی در هم شکسته است بی هیچ دستاوردی. . .

هر روز تهدید پشت تهدید! تحقیر پشت تحقیر . . .
جعل حقایق هم چون تغییرات ماهوی ترجمه موافقت نامه ژنو و سانسور اخبار کرسنت در تاریخ ایران سابقه نداشته . . .

و یک تغییر دیگر: احیای اشرافیت ضد ملت! و احیای حکومت رضا خانی امنیتی و تهدید هر روزه مجلس . . .
و احیای منت گذاری برای هر وظیفه دولت! مثل تامین گاز زمستان . . .

ملت از دولت اقدام میخواهد نه دولت پایتخت نشین حراف . . .
با این شرایط کار بشدت در هم خواهد پیچید . . .

منبع:http://mazloum.ir/


  
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :68
بازدید دیروز :7
کل بازدید : 237249
کل یاداشته ها : 95


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ